نگاهی به نمایش "وانیک" به کارگردانی سهراب سلیمی
"وانیک" نام شخصیت اصلی دو نمایش به نام های "احضار" و "گشایش" است که به اختصار, زیرنام "وانیک", در سالن تماشاخانه "باران" به کارگردانی "سهراب سلیمی" با بازیهای "رضامولایی" "احمد ساعتچیان" و "شیوا اردویی"هرشب در حال اجراست.
"واسلاو هاول", نویسنده ی آزادی خواه چک که بارها به خاطر نوشته های انتقادی وفعالیت های سیاسی اش به زندان افتاد. او بعد از فروپاشی شوروی و پیروزی انقلاب موسوم به " مخملی " چکسلواکی درسال 1989 با اکثریت آراء مردم این کشوربه عنوان اولین رئیس جمهورغیر کمونیست چکسلواکی انتخاب شد. وی که چندین نمایشنامه و داستان و مجموعه مقاله به رشته تحریر درآورده, نقشی کلیدی در پیروزی انقلاب چکسلواکی داشته، انقلابی بدون خونریزی که منجر به فروپاشی حکومتِ کمونیستی چکسلواکی و تشکیل دو کشور جدید چک و اسلواکی شد.(1)
"علی امینی نجفی" مترجم این نمایشنامه برای شناسایی این نویسنده در نوشته موجزو مفیدی دربروشور نمایش آورده که سلوک و موقعیت هنری و سیاسی "هاول" را روشن می کند. استفاده از چند جمله ی آن برای آشنایی مجمل با "هاول" برای خواننده فایده مند به نظر می رسد.
( تعهد سیاسی هاول ریشه اخلاقی دارد...او به اصول عام انسانی پایبند است...از خود بیگانگی انسانها در زندگی مدرن, درونمایه اصلی کارهای هاول را می سازد...او نظم یک بعدی زندگی مدرن را غیرعقلانی می بیند و با نقد خردگرایانه با آن درمی افتد).
همین چند جمله , برای توصیف نمایش دیدنی وانیک کافی است. درقسمت اول "احضار" مدیر چاق آبجو سازی وانیک را به عنوان کارگرساده که بشکه ها را جا بجا می کند استخدام کرده احضار می کند تا از او تقاضای نامشروعی بکند. مدیرکه خود مرتب آبجو می خورد و مست است از وانیک می خواهد حال که او در تئاتر بازی می کرده و با بازیگر زن مورد علاقه مدیر آشناست, او را به مدیرمعرفی کند. در این قسمت با " وانیک" نویسنده ای آرمانگرا و منزه که تازه از زندان در آمده و مجبور است برای نان شب کارگری کند ولی کارگری است با اخلاق و درستکار آشنا می شویم.
مدیر بی اخلاق و مصرف گرای کارخانه سعی می کند او را شبیه خود کرده و براه نادرست بکشد اما سلوک اخلاقی وانیک به عنوان یک انسان آرمانگرا و هنرمند تئاتر مانع از آن است که تسلیم امیال مدیر شود. در این قسمت رفتار وانیک نشان می دهد که در میان پلشتی حاکم برجامعه, وحتی درصورت نیازمند بودن به افرادی چون مدیر می توان انسانی منزه و با اخلاق باقی ماند و تن به ناراستیها نداد.
در قسمت دوم یعنی نمایش "گشایش" وانیک بعد از بیرون آمدن از زندان برای احوال پرسی به منزل زوجی از دوستان خانوادگی اش می رود. دراین ملاقات دوستانه ما با زن و شوهری آشنا می شویم که نمونه زوج های موجود آن کشورند. مرتب درحال تظاهرو پز دادن وخودنمایی دربهره مندی اززندگی شیک و مدرن خود هستند. مدام از زندگی وانیک وهمسرش انتقاد می کنند و سلوک او و همسرش را به باد مزمت می گیرند. هاول آنها را به شکل گروتسکی اسیر مصرف و از خود بیگانه که فقط نقاب انسانی به چهره زده اند نشان می دهد. اما وانیک همچنان در مقابل امواج طعنه ها و سرزنش هایی که این زن و شوهر ابراز می کنند چون صخره ای محکم ایستاده و مقاومت نشان داده از روش زندگی اخلاقی خود و همسرش دفاع می کند. هاول در این پرده ما را با آدم هایی غیر عقلانی ومتظاهرکه درونمایه زندگی شان پوچ و بی معنی شده است آشنا می سازد. اشخاصی میان تهی که مدرن زندگی می کنند. بی تناسبی رفتارآنها خنده برلب ها می نشاند و این خنده ابزار قوی انتقادی است که هاول از جامعه رو به انحطاط خود می کند.
شخصیت مدیر و شوهر متظاهر را رضا مولایی وشیوا اردویی همسرشوهر متظاهر و وانیک را احمد ساعتچیان بازی می کنند.رضا مولایی در دونقش متفاوت مدیر و شوهر ظاهر می شود و هردو را درخشان بازی می کند. ساعتچیان هم یک شخصیت مقاوم را خوب زندگی می کند .چند سال پیش رضا مولایی به خاطر بازی در همین نقش در رده بازیگران برگزیده جشن بازیگر انجمن بازیگران خانه تئاترقرارگرفت.
طراح صحنه شکلی را که برای ارائه محتوای این نمایش انتخاب کرده در نهایت ایجاز و مقرون به صرفه است. پرده اول دفتر مدیر آبجوسازی است . مدیر فربه که آنقدر آبجو خورده و چاق شده که قادر به حرکت نیست و در اتاق خود با ویلچر این سو و آن سو می رود.
صحنه قسمت دوم هم ایجازدارد تنها میز غذاخوری بزرگی که تمام اتاق را پرکرده در نظر گرفته شده است که خود گروتسکی از تظاهر به تمول در خوردو خوراک ایشان است. اما طنز این گروتسک در آنجاست که درمقابل این میز بزرگ فقط یک بشقاب کوچک برای مهمان خود تدارک دیده اند که این خود تضاد میان آنچه که می گویند و آنچه عمل می کنند را آشکارمی سازد.
نویسنده و کارگردان به درستی رفتار این زن و شوهر و آن کارخانه داررا نکوهش کرده زندگی پوچ و بی معنی شان را به ما نشان می دهند و در مقابل قهرمان داستان -وانیک - با رفتار متین و بردبار تحسین و ستایش می شود.
هاول بشارت می دهد که خطر پوچی و بی آرمانی زندگی جامعه را تهدید می کند و خواستار تغییر سلوک اجتماعی است. اثریک جهته و گویای بد بینی به کل جامعه نیست زیرا شخصیت وانیک نقطه امید است. او در بد ترین شرایط زندگی هم محکم است و خم به ابرو نمی آورد و به زندگی درست خود ادامه می دهد. امثال او که در مقابل نامردمی ها و نادرستی ها سر تسلیم فرود نمی آورند وایستادگی می کنند, هنوز درمیان مردم نقطه امید هستند که انسانیت هنوز نمرده است.
ویکی پدیای فارسی
کاظم هژیرآزاد