مده آ و مبارزه ی انتحاری

سهراب سلیمی، پس از چند سال سکوت، این بار با هنرجویان خودش در کلاس بازیگری "باران" به سراغ "مده آ" متن  کلاسیکی از "اوری پید" رفته است.

فضای ارائه شده از همان آغاز نمایش رویا گون و نمادین است. جز پنج نفر( مردم شهر و "مده آ") با هیچ عنصر واقعی دیگری روبرو نیستیم. زمین پوشیده از پارچه ای سفید، سرزمینی بی آب و علف را تداعی می کند. بی رنگی حاکم است. هیچ روئیدنی یافت نمی شود. مقابل چشمانمان سرزمینی خشک و  بایر می بینیم. لباس ها و چهره آدم ها هم همانند این سرزمین بی رنگ و هویت است. در فضای ماتم زده قالب، تنها کسی که صورت انسانی دارد، مده ا است.

صحنه ساخته شده ی نمادین است دو صندلی که از هم باز می شود نشان موقعیت طبقاتی و مالی مده آ را ترسیم می کند او جزء مردم فرو دست جامعه نیست بلکه  به طبقه بالای جامعه متعلق بوده، از شان و جاه خاصی  برخوردار است. نمایش با  درد و رنج ناله ی مردمی زبون و افلیج آغاز می شود که پیکر هایشان زیر آواری از قوانین بی رنگ و بی هویت مدفونند. تو بگو این سرزمینی است کفن پوش. طیف رنگهای نشاط آور و زندگی بخش از این سرزمین رخت بربسته است.

همین مردم که کرم وار در خود می لولند و جز به غرائز حیوانی نمی اندیشند، خبر از دیوانگی مده آ، زنی سرکش که می خواهد خود و فرزندش را به خاطر خیانت شوهرش "یاسون" بکشد می دهند؛ او را اندرز می دهند که از شکستن قانون ازلی و غیر قابل تغییر جامعه  دست بدارد و خیانت شوهر را همچون همه زنان آن دیار ندید بگیرد و بپذیرد  و در عوض زندگی سعادتمند خود را که بسیاری از مردم در آرزویش هستند، حفظ کند و از دست ندهد. اما مده آ این قانون  را برده گی زن شمرده و انتقامش را از شوهرش که او را برای پخت و پز و بچه داری می خواهد می گیرد و فرزندان خودش را که مورد علاقه شوهر هست به هلاکت می رساند تا هر چیز ی را که شوهر ش دوست دارد،(حتی فرزندش) را از او بگیرد.

زمان خطی حادثه، به هزاره ها قبل اشاره دارد، اما زمان استعاری آن از ازل تا ابد را باز می نما یاند. با جرح و تعدیلی که  سلیمی در نوشته "اروپید" کرده ، قرائت این نمایش را به زمان حال نزدیک تر می بینیم. تو گویی دادخواهی زن امروزی است در قرن بیست و یکم. و این به خودی خود خوب است.

زبان نمایش، ساده و بی تکلف است، تو بگو با مردم معمولی همین زمانه سخن می گوید. اما به لحاظ اجرای فرم محور، با لحنی شاعرانه روبرو هستیم. این لحن با فرم اجرایی همخوانی دارد؛ به ویژه که ملودی ساده یک ساز تنها، ما را به تماشای این شاعرانگی دعوت می کند و به گذشته ای دور می برد اما زبان بی تکلف نمایش  ما را به زمان حال راهمایی می کند.

سلیمی برای یاسون ( شوهر مده ا) را مانند سرداران رم باستان از سینما بهره می گیرد و نشان می دهد، برای این کار صحنه ی زیبای سوار کاری زبده که در بیابان و کوه دشت به تاخت می رود  نشان میدهد. ظاهرا این صحنه سکانسی از یک فیلم است که با این نمایش تلفیق شده که در نوع خود جالب است و باعث نوازش چشم تماشاگر شده ملال را دور می کند. به این لحاظ می توان مده آی سلیمی را خوانش و اجرایی مدرن از متن کلاسیک مده آ ی اوریپید با تکیه بر مده آی داریوفو دانست.

 مردم خبر از آمدن  شوهر مده آ می دهند. ما منتظر عکس العمل شوهر(یاسون ) هستیم اما او(همان تصویر سردار) با هما اسب جلو می آید و  تبدیل به عکس ( فیکس ) می شود و شروع می کند به بیان فلسفه خود از این که نگاهش به زن و زندگی چگونه است. و مده آ که با جهان اندیشگی" یاسون "مخالف است در سکوت به او پشت کرده، به طور کامل گوش هایش را در میان زانوانش می گیرد تا این مانیفست و قانون جاری که مرد ها نوشته اند را نشنود. او مصمم است که با این قانون به مبارزه برخیزد و بیانیه اجرایی "یاسون" برایش هیچ اهمیت و ارزشی ندارد.

این نمایش چند سوال دیرین را در ذهن ایجاد می کند :  آیا اندیشه قانون (مردسالارانه ی) "یاسون" ، از همان بدو پیدایش انسان، برتری مرد را به زن در محول شدن وظیفه ی شکار و خوراک آوری مرد به دلیل نیروی جسمی اش و پخت و پز و زایش و بچه داری و کار های خانه  زن به سبب ویژه گی جسمی او نبوده است؟ و آیا قانون برابری زن و مرد محصول پیچیده شدن مغز انسان و تحول فکری و اجتماعی او نیست؟ والا او همان حیوانی است که  قانون ازلی و غریزه ی بین حیوانات  را رعایت می کرد که طی آن حیوان نر به سبب قدرت خود، در انتخاب همسر با نر های دیگر مبارزه می کند تا حیوان ماده را تصاحب کند. و آیا قدمت تئوری برابری زن و مرد بیش از سه هزار سال و همزاد بشر نیست؟  آیا این درست است که نهال اندیشه های برابری و آزادی زن و مرد، سه هزار سال پیش در نهاد جامعه بشری کاشته شده و قوانین جاری جوامع مدرن ، میوه ی به ثمر رسیده ی این مبارزه ازلی نبوده است که زنانی مانند "مده ا "و "آنتی گونه" و" ژاندارک" و ... با خون خود آن را آب یاری کرده اند؟ آیا آن چه که ما امروز در قرن بیست  و یکم شاهد آن هستیم، تکمیل همان قوانین  باالنسبه کاملی نیست که  در بعضی جوامع به ظهور رسیده و در برخی جوامع عقب مانده انسانی هنوز، علیرغم بهره مندی از عواید مدرنیته، به همان شکل ابتدایی خود باقی است؟

 با دیدن نمایش مده آ در (یک ساعت ) به جهان بینی حاکم بر ذهن یاسون ها  و مده آ ها  و مردم آن زمانه پی می بریم و با مده آ همدردی می کنیم ، اما با اقدامش که امروزه  یک اقدام انتحاری و تروریستی قلمداد می شود موافق نیستیم. زیرا معتقدیم راه بهتری به جای خود زنی و انتحار و قتل فرزند، وجود دارد. بنابراین مده آ دیگر قهرمان نسل امروز ما نیست. درست است که کار ی که او کرد، از جان گذشته گی بوده و ممکن است مورد تحسین خیلی ها باشد، اما گرفتن جان فرزند به هر دلیل حق او نیست. به او حق نمی دهیم زندگی ای که فدیه ی  خداوند به آن کودکان است، به هر دلیل(حتی مادر) بگیرد. دیگر سرگذشت و اقدام ملو درام مده آ نمی تواند الگویی برای نسل جوان ما باشد. اقدامات انتحاری و تروریستی از نظر دنیای مدرن امروزی مزموم است. بنابراین ضمن پذیرش اندیشه های برابری خواهانه و آزادی طلبانه ی مده آ ، انتظار اقدام مترقی تری از مده آ های آینده ونیز از سلیمی  انتظار خوانش دیگری با محتوای فکری پیشرو تراز این اثر کلاسیک میرود.

این اجرای دوم سلیمی از این اثر است. با وجود این که محتوای فکری این نمایش  همان است اما این اجرا از قوام بیشتری برخوردار است. هنرجویان سلیمی در این فضای کوچک و نزدیک به تماشاگر، با نظم و یک پارچگی گروهی خوبی تلاش می کنند تا محتوای فکری اثری بزرگ و کلاسیک را با وجود سن کمشان انتقال دهند، باید گفت که در این تلاش و برای کارنامه کلاسی نا موفق به هم نظر نمی رسند. اما اگر قرار باشد این نمایش در سالنی بزرگ تر مثلا چار سو اجرا شود، صداهای پرورش یافته تر، تاثیر به مراتب بهتری دارد که این هنرجویان از آن نباید غافل باشند.

 کاظم هژیرآزاد