ابرارآذر ۱۳۷۶

هدف، دور زدن حول یک دایره نیست!

 در حاشیه نمایش رو حوضی «امیرارسلان نامدار» کار «نادر شهسواری» 

 ساعت پنج و نیم بعد از ظهر روز نهم آذر ماه هفتاد و شش، شاهد نمایشی سنتی روحوضی به نام امیرارسلان نامدار بودیم. که از شیراز در بخش مسابقه شرکت داشت.

امیر ارسلان نامدار بر اساس«داستان مفصلی اثر نقیب الممالک و تحریر خانم فخرالدوله دختر ناصر‌الدین شاه و قهرمان آن جوانی دلاور  و زیبا روی از سرزمین رم( آسیای صغیر) است به نام امیر ارسلان رومی و سفراو به ملک فرنگ و عشق او به دختر پادشاه فرنگ به نام فرخ‌لقا و اشکالاتی که وی دچار شده است.»

"امیر ارسلان" داستانی است ماجرا جویانه و شناخته شده که از روی آن اشکال مختلفی درام جدی و هزل و مطایبه و حتی فیلم سینمائی نیز ساخته شده است. از قدیم پدربزرگ‌ها برای نوه‌های خود تعریف می کردند. داستان آن مملو از ماجراها و ماجراجویی‌ها و قهرمانی‌های افسانه‌ای و سرگرم‌کننده است که برای بچه‌ها شیرین است.

نادر شهسواری، در شیراز سیاه بازی می‌کند و ظاهراً با لهجه شیرین شیرازی که دارد قطعا سیاه‌باز موفقی نیز باید باشد. صدای گرم و حرکات نرم و لفاظی‌ها و طنازی‌های طرفه او گیراست. اما به واسطه عدم توجه به انتخاب تکیه کلام‌ها، بسیاری از کلمات او شنیده نمی شد. البته برای صحنه تئاتر شهر به حجم صدای بیشتر نیاز است.

نمایش این نوع داستان‌ها برای مردم این روزگار بدون دست‌کاری در مضمون آن دیگر لطفی ندارد. سیاه نمایش متوجه این نقیصه شده، سعی می‌کند مسائل مطروحه را به روز بکشد. او سعی می‌کند در لابه‌لای حوادث قصه مسائل امروزی را البته در قشری روئین مطرح کند که بیشتر جنبه سرگرم‌کنندگی آن مطرح و مورد تحلیل قرار داد. ناگفته پیداست که این انتظار بسته به جهان بینی خود هنرمند است. اگر قصدش این باشد که فقط مردم رابخنداند و از حق بصری متلذذ سازد بر آن هرجی نیست. می تواند وجود داشته باشد و وجود هم دارد. در لاله‌زار تهران، هتل‌ها، تئاتر گلریز نمایش هائی از این دست کم نیست. مشتری خودش را هم دارد. که به طور قطع در شهرستان‌ها نیز نظایرش وجود دارد. این دیگر به توقع داوران و بانیان جشنواره مربوظ می‌شود که چه چیز را از شرکت در جشنواره طالبند و آنها را به چه سوئی تشویق و سوق می دهند. طبق اطلاعی که از سوی«حسین سلیمی» ، رئیس مرکز هنرهای نمایشی ارادئه شد، از میان صد و چهارده متن نمایشی تنها چهارده متن انتخاب شده است. ما نمی دانیم آن صد متن دیگر چه بوده‌اند. باید یادآور شد که مصوبان متن‌ها در این راستا نقش تعیین کننده دارند. انها هستند که گروه های شهرستانی را تشویق می‌کنند که در جشنواره آینده چه چیز ارائه دهند. با نگاهی به چند دوره گذشته، تغییر سطح کیفی قابل ملاحظه‌ای در آنها دیده نشده است. به طور تاسف باری تکرار مرکررات بوده است. باید از مسئولین خواست که گروه‌ها را راهنمائی کنند که تنها نگهداری اشکال نمایشی مطرح نیست، بلکه در کنار آن ارتقاء سطح کیفی کار از جمله مضامین بکر، زیبا و هنری نیز مورد توجه است. یکی از مشوق‌های گروه‌های نمایشی جوایزی است که در انتهای جشنواره به گروهی تعلق می‌گیرد. گروه‌ها سعی می کنند در جشنواره‌های بعدی از روی آن الگو برداری و سرمشق بگیرند. حق است مسولین محترم در چارچوب کاری که      گروه‌ها می خواهند به مضامین غیرتکراری و تازه تاکید ورزند، تا گروه‌ها تکلیف خود را بدانند و این طور حول یک دایره بسته دور نزنند.

 (1)نقل از فرهنگ معین

کاظم هژیرآزاد