"آئویی" به کارگردانی بهرام بیضایی
به انگیزه اجرای آن در شانزدهمین جشنواره تئاتر فجر
نمایشی با قدمتی ۶۰۰ ساله
نمایش اپیزودیک، کوتاه، ولی کامل است. صحنه اتاق یک بیمارستان امروزی را نشان می دهد. صورتکی به نشانه زنی بیمار درتخت خوابیده و پرستاری بنام «هی کارو» از او مراقبت می کند. جوان خوش سیما و تاجر پیشهای «یاسوکو» که از سفر درازی بازگشته به عیادت آن زن (که همسرش است) میآید. متوجه میشود زنش به طرز مرموزی به خواب رفته و بیدار نمیشود. درپیجوئی از پرستار درمییابد زنی غریبه در غیاب شوهرش به طور مرتب به ملاقات او میآید و امشب نیز خواهد آمد .... جوان در اولین برخورد زن را میشناسد. او همان زنی است که در گذشته از عشق جوان ناامید شده و قسم خورده هر زنی که با او ازدواج کند را خواهد کشت. اکنون به همین قصد به تدریج این زن بیمار را می کشد. مرد دوباره او را از خود میراند اما زن با سماجت بازگشته مرد را اغوا میکند و زن بیمار را به هلاکت میرساند. مرد نیز در منتهای قساوت زن غرقه در خونش را ترک گفته همراه آن زن می رود.
نمایش قصه بیرحمی و قساوت اهریمنی زنی را به تصویر میکشد که در قصد و هدف خود پیروز میشود و بیمهابا دست به جنایتی علنی میآلاید و شوهر بیوفا را در جنایت خود شریک میکند. نویسنده بدین وسیله تصویری حزنآلود و بیاعتبار از محبت و عشق انسانی ترسیم میکند. صرف نظر از جنبه ادبی، تاریخی و احترام و ارزش به کار این نویسنده و سمت نمایشنامه نویسی ژاپنی و اینکه این نویسنده شکلی نو، از نمایشی بسیار قدیمی را به وجود آورده، اما از نظر محتوای فکری با کمال تاسف تصویری سخت دلهرهآور و تلخ و نومیدکننده از عشق انسان این روزگار نقش میکند. عشق این ودیعه الهی که بیوجود آن هویت انسان خدشهدار میشود.
اما نباید از حق گذشت که کاگردانی این نمایش در بکارگیری از وسایل واقعی و سمبولیک در صحنه نماد و تصاویر، گویائی از هنر نمایش همچون بیمارستانی که به راحتی دریاچه و قایق میشود، روسری قرمزی که تبدیل به خون و دستکشهای آلوده به خون این ابلیسهای در لباس انسان را به رخ میکشد و بازی های خوب خانم شمسائی و پارسا پیروز فر و پرستاری که به علت نداشتن بروشور نامش از قلم می افتد اما کار خوبش از یاد نمیرود. و نیز بدین لحاظ که این نمایش دارای قدمت ۶۰۰ ساله است و نویسنده آن را به شکل امروزی خود درآورده، این نکته برای کسانی که در زمینه نوشتن نمایشنامههای نو براساس متون قدیم تلاش می کنند دارای ارزش و اعتبار قابل اعتناست.
بانو آئویی
نمایش «بانو آئویی» نوشته «میشیمایوکیو» به کارگردانی «بهرام بیضایی» در تالار قشقایی تئاتر شهر به روی صحنه میرود. نمایش «بانو آئویی» چنین است که: شاهزاده گنجی، در نو سالی به ازدواج بانو آئویی دختر وزیر درآمد که چون هر دو کم سال بودند، مدتها در خانه پدری زندگی می کردند. در این فاصله شاهزاده گنجی چندزمانی عاشق خانم روکوجو شد که از او بزرگتر بود و پس از ترک او با آئویی زندگی آغاز کرد. اما خانم آئویی بیمار شد و آنطور که افسانه میگوید، حسادت خانم روکوجو، چون شبحی ظاهر میشد و او را آزاد می داد. درمتن سهآمی موتوکیو، خانم آئویی که نمایش به نام اوست هرگز بر صحنه ظاهر نمیشد و فقط با کیمونویی گسترده بر کف صحنه نشان داده میشد؛ و تمامی نمایش کوشش راهبان و سالکان برای نجات آئویی از چنگ آزارهای شبح خانم روکوجو را باز میگفت، که سرانجام به گریز شبح و پشیمانی و رستگاری احتمالی او میانجامید. در این نمایش مژده شمسایی، مهشاد مخبری و پارسا پیرزفر بازی میکنند.