شب نوزدهم نمایش " راه مهر، راز سپهر" یکشنبه 95/3/16

رستم: "اسفندیار، من تا جایی به پادشاهان وفادارم که به دادگری بکوشند، به فکرت نیوشند، به مهر نظرکنند، راه محبت جویند، مست جاه نشوند، مستمندان را پناه باشند، اهل هنر خوار ندارند، اهل نظربزرگ شمارند، سالخوردگان کریم انگارند و کودکان عزیز، خونی به ناحق نریزند وحکمی به ناروا روا مدارند،زنان تکریم کنند که آنان نیز در آفرینش برابرند بامردان."

همین جمله ی رستم کافی است به مردم جهان بگویم چرا مفتخرم که در این نمایش بازی می کنم.

کارگردان قبل از اجرا، (ساعت هشت) از نقد و تفسیر نمایش ما در شبکه چهارسیما صحبت کرد که توسط چند استاد همچون: دکترکزازی، دکتر کوپال، دکتر براهیمی و شکرخدا گودرزی و پرویز فلاهی پور اجرا شده بود.من حواسم نبود و این برنامه را ازدست دادم. ولی معلوم بود تعداد زیادی از دوستان دیده بودند. گودرزی از این برنامه راضی و خشنود بود و خدا را شکر می کرد و این برنامه را از جهت اطلاع رسانی به بخشی از افکار عمومی مثبت تلقی می کرد. جلیل فرجاد هم از اینکه این برنامه را مفید دانست و ازپخش شدن ان اظهار خوشحالی کرد.شکری از تلاش همه تشکر کرد و به همه قوت قلب داد و  آرزو کرد که اجرایمان بعد از دو روز تعطیلی و باد خوردن به کمرمان مثل روز پنجشنبه که از نظر او اجرایمان خوش ریتم و رضایت بخش بود اجرا کنیم.

من که برنامه را ندیده بودم از خوشحالی شکری و جلیل خوشحال و دلشاد شدم و دعا کردم خدا کند این برنامه ، تاثیر مثبتی گذاشته باشد.ایکاش برای همه تئاترهایی که بر اساس متون ملی و میهنی نوشته و اجرا می شود اولویت ویژه قائل شوند. و برای تشویق و ترغیب هنرمندانی که به خلق چنین آثاری مبادرت می ورند، هزینه کنند و برنامه هایی تلویزیونی از این دست اختصاص دهند به مردم فوائد آن را گوشزد کنند.

من هم به خانم خبرنگاری که از سایت تیوال آمده بود که گفت و گویی صوتی با من داشته باشد گفتم ، بودجه مرکز هنرهای نمایشی برای تولید آثار ملی و اساسا برا تولید نمایش در تهران و شهرستان ها بسیار بسیارکم است. همین نمایش با همت یک اسپانسردوستار فردوسی و شاهنامه هزینه شده است که باید این انسان شریف تشویق شود و مورد تقدیر قرار گیرد که باز هم رغبت کند در چنین برنامه هایی هزینه کند. اکنون برای لباس ، دکور، و وسایل صحنه و قسط اول بازیگران وعوامل دولت دیناری خرج نکرده است و همه را این مرد خیر پرداخته است.درصورتیکه باید تولید آثار ملی باید در اولویت اول سیاست فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.

باید گفت زهی معرفت و توجه  برنامه سازان شبکه چهار که این برنامه را با حضور یکه مرد بی نظیری همچون جلا ل الدین کزازی ، محقق ، زبان شناس ، دانشمند، دوستار فرهنگ اصیل ایرانی و شاهنامه فردوسی است تولید و پخش کردند.تا به حال ندیده بودم و به نظرم این اولین بار است که کزازی برای یک تئاتر به تلویزیون می آید و از تولید کنندگان آن قدردانی می کند و این برای همه ما یک افتخار بزرگ است. شکری چنان از حضور این مرد بزرگ محظوظ بود که به نظرم خستگی چند ماهه از تنش به در رفته بود.

با این همه تماشاگر ما امشب هم زیاد نشده بود. اما تماشاگری خاص و فهیم بود. باتمزکز گوش می داد و توجه می کرد . و این از سکوک محض و دل دادنش محسوس بود. امشب چند مهمان معروف داشتیم: تا جایی که خاطرم هست . حسین پاکدل، جمشید جهان زاده فرزانه نشاط خواه، مسعود آب پرور،که ما را مورد محبت خود قرار دادند و به پشت صحنه هم آمدند و خسته نباشید گفتند و مارا مدیون مرحمت خود کردند ممنونیم.

مسعود آب پرور موقعی که برای خسته نباشید به اتاق گریم آمده بود ضمن قدر دانی واظهار خشنود لذت از دیدن این نمایش، گفت این کاش این برنامه هفته ای یک اجرا برای تمام سالها داشته باشد. در یکسال 52 اجرا خواهید داشت و مردم خاص دوستار این کار کلاسیک و مدرن خواهند آمد. و نتیجه ی بهتری هم خواهد داشت.

این همان حرفی بود که همیشه زده و باز هم می زنم که این مربوط می شود به سیاست فرهنگی کلان که بخواهد از تولید ات ملی حمایت کند و سالنی به این نوع کار ها اختصاص دهد و مردم را تشویق کند  که بیایند این کار را ببینند. تا با ادب و درام ادبی و ملی آشنا شوند. و ذوق وشناخت هنری شان ارتقا یابد. و یکی از مفاخر ادبی و ملی ما به ایرانیان و جهانیان معرفی شود. به این کار می گوید فرهنگ پروری و فرهنگ دوستی. امید که اینطور بشود و بالاخره به این فکر بیافتند که سیاست فرهنگی را یک بار برای همیشه ترسیم ، تثبیت و از آن حمایت واقعی و عملی بکنند.

دیگرشمارش معکوس برای زدن زنگ آخر اجرای این نمایش هم دارد نزدیک می شود. فقط پنج اجرا باقی مانده است.

 من که خاطره خوشی ازهمکاری با این دوستان دارشتم. و همه شان را دوست دارم. لحظات خوبی با بارتنر هایم داشته ام که باهیچ چیز در زندگی عوض نمی کنم. این را فقط یک بازیگر متوجه می شود.