حسن کچل
تولید: 1348
فیلم بر اساس یک قصه عامیانه فولکلور به نام حسن کچل نوشته شده مادر حسن کچل از دست تنبلی و خجالتی بودن حسن که از خانه بیرون نمی آید تمهیدی می اندیشده چند سیب تا دم در خانه می گذارد حسن که از خواب بلند می شود ازآنجا که سیب خیلی دوست دارد یکی یکی سیب ها را برمیدارد به خارچ از در می رسد مادر ناگهان در را به روی حسن می بندد. این حرکت از یک آموزش روانی برخوردار است به این معنی که فرزند پسری را که به هر دلیل خانه نشین شده به ترفندی باید فرستاد به جامعه تا خود با مردم آشنا شود و بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. مادر موفق می شود و حسن مستا صل سر در بیابان و شهر ها و بازارها می گذارد صدای آواز زنانه ای از باع می آید گوش می دهد و عاشق این صدای خوش می شود این صدای چهل گیس اسیر دیو است.
پشت در باغ خوابش می برد صبح از سرما برمی خیزد گذارش به حمام می افتد در آن حمام می خوابد و همزادش ظاهر می شود و می کوید اگر شروط تو را اجرا کنم تو عمرت را به من می دهی؟ ( داستان فاست گوته را به یاد می آورد. انگار که در همه فرهنگ ها این داستان به شکل های مختلف رواج دارد) حسن قبول می کند. چند آرزو می کند و با چند مورد خوش احوال مثل فاحشه و شاعرو دوست نااهل آشنا می شود ولی هیچ کدام چنگی به دلش نمی زند و سر آخر از همزاد چهل گیس را طلب می کند و طی ماجرا هایی با چهل گیس ازدواج می کند اما سر قول خود ایستاده است می خواهد بعد از ازدواج مردانه و خوش قولانه به قول خود عمل کند که خود همزاد نمی پذیرد و زندگی اش را به صدادقت و خوش قولی حسن کچل می بخشد. با صفا زندگی می کنند. فیلم آموزنده است او از دیوی حرف می زند که خود گوسفند بوده شرایط اجتماعی باعث شده که او به دیو و هیولا تبدیل شود . وقتی حسن می فهمد که او دیو بدی نیست شیشه عمرش را نمی شکند که دیو نابود شود. ولی دیو دلش می خواهد شیشه برخلاق قصه های معمول شیشه ی عمر ش شکسته شود و بمیرد و به اصل خود که یک گوسفند است باز گردد بافشار و کشمکشی که با دیو دارد به شیشه فشار می آورد شییشه به زمین خورده و می شکند و دیو دود شده و تبدیل به گوسفند اولیه می می شودد. این نشان از آن دارد که هر آدم بدی به خودی خود بد نیست بلکه اجتماع است که او را بد می کند.
هدف»
هدف حاتمی از ساختن این فیلم به نظر می رسد نوعی تجربه ساخت فیلم موزیکال فولکلوریک بوده است.در ضمن تجربه و آزمونی برای خود او و تهیه کننده اش هست که آیا این فیلم می تواند هم بفروشد و هم ماندگار باشد. حاتمی یکی از داستان های قدیمی را موضوع کار خود قرار داده و در بستر آن استعداد شعر گویی و بهر طویل سرایی خود را به عرصه ی ظهور و آزمون گذاشته است. دومین تجربه ی اودر این سیاق بابا شمل است حسن کچل توانست نظر تهیه کننده را جلب کند. دخل و خرجش رضایت بخش بود. زیرا قصه ای آشنا و سراسر شعر موسیقی فولکلور کوچه بازاربود که سینه به سینه گشته وبا تمام سرزندگی و زیبایی به دلیل هجوم موسیقی غربی کم کم دارد از یاد ها می رود . درواقع فیلم حسن کچل نوعی تاریخ نگاری زندگی اجتماعی دوران گذشته نیز هست .از طرزلباس پوشیدن گرفته تا طرز سخن گفتن ، طنز ها متل ها قصه ها و روایات که قدیمی ها قبل از آمدن رادیو و تلویزیون و سینما از آن استفاده می کردند.
این فیلم در واقع اولین نگاه حاتمی را به فولکلور و دانش عامه و تاریخ گذشته را نشان می دهد که در فیلم های بعدی اون کامل و کامل تر می شود.