چاپ شده درنشریه داخلی خانه تئاتر سال دوم ، شماره سوم ، دی ماه۱۳۸۵
  

قصه خرج کردن ارزان واژه ها

واژه " بازیگرحرفه ای " و " بازیگر آماتور" " تئاتر حرفه ای " را زیاد شنیده ایم . این نام گذاری ها برچه پایه ای استوار است ؟ کدام تئاتر یا کدام بازیگر ما حرفه ای است ؟ و اساسا حدود وثغورو تفاوت تئاتر حرفه ای با آماتور در چیست ؟ آیا آن دسته از بازیگران استخدامی دولت که هر ماه برای دریافت حقوق ماهیانه خود به بانک می روند و در صف بقیه کارمندان وزارتخانه می ایستند ، حرفه ای هستند ؟ آیا بستن قرارداد با عوامل نمایش در تئاترو تلویزیون و...به معنای حرفه ای بودن در این حوزه ها است ؟
روال چنین است که برای اجرای نمایش درتالار های " شهر" ، " وحدت " ،        " هنر"، "سنگلج " و... به چند شکل و عنوان با کارگردان قرارداد می بندند ، قرارداد    " کمک هزینه " قرارداد " فروش گیشه وکمک هزینه‌"  –  یا فروش گیشه به تنهایی – و.... بدین منوال که با مسئول گروه نمایشی – کارگردان – پس از طی مراحل اولیه پذیرش ، قراردادی منعقد می شود.دراین حالت از کارگردان دو کار می طلبند ،نخست به عنوان " مجری طرح " دوم به عنوان " کارگردان " اما دستمزدی که برای او در نظر می گیرند ، فقط دستمزد کارگردانی است و زحما ت او در زمینه " مجری گری طرح " بی پاداش می ماند و کارگردانان تا کنون این روال را که سال ها جاری است پذیرفته و عمل می کنند . 
مناسبات غیر حرفه ای
کارگردانان باید با بازیگران قرارداد ببندند!! .
 بعضی از کارگردانان بسته به مرام ، خلق وخویشان قراردادی با عوامل         می بندند و همه مراحل مادی را با آن ها در میان می گذارند ، بعضی اصلا از قرارداد بستن صحبتی به میان نمی آورند. بین دسته دوم و عوامل تولید، نوعی قرارو مدار شفاهی باموازینی تقریبا سایه روشن برقراراست که بیشتر مواقع به پچ پچه ها و رنجش ها و ... می انجامد و عوامل در بیم وا مید به سر می برند که چه خواهد شد . و گاه باکمال تاسف دیده می شود کارگردانی در مقابل تقاضای بستن قرارداد ، روترش می کند و درصدد برمی آید هرچه زود تر به بهانه ای از شر متقاضی خلاص شود و عذراو را بخواهد. در عوض در مقابل آن ها که اصرار نمی ورزند- ماخوذ به حیا هستند – سکوت می کند و این سکوت به نوعی طفره رفتن از بستن قرارداد است . و نیز هستند کارگردانانی که تقاضای بستن قرارداد را از سوی عوامل ، نوعی جسارت تلقی می کنند! درسدداخراج بازیگر برمی آیند . جالب این است که مطابق یکی از بند های مندرج در قرارداد اداره کل هنر های نمایشی ، خود این دوستان ،  مکلف شده اند با کلیه عوامل قرارداد ببندند ، اما " برخی"  از آنان عمدا چشم خود را به این "بند " می بندند . !
تقریبا از شروع مراحل اولیه تمرین هاست که گفت و گوهای آهسته ای در گروه آغاز می شود و معمولا به خاطراین که ورود به مسائل مالی و در گیری های آن ، گروه را مکدر کرده و گاه به واقع باعث توقف کار می شود و بعضی اوقات همه زحمات را به باد می دهد ، ترجیحا نوعی سکوت خاص در گروه برقرار می شود . تو بگو – آتشی زیر خاکسترو مالامال از هیاهوی درون - . کارادامه می یابد ، اما در ته دل ها گره ای بازنشده باقی است . حالتی که اغلب هنرمندان ، آن را دورازشان        می بینند و از آن اجتناب می ورزند . می توان چنین موقعیتی را- در کارما – شرایط    " اضطرار " نامید . این وضعیتی است که در درجه اول ، طرف اول قرارداد ،- مرکز هنرهای نمایشی – و در درجه دوم کارگردان –کارگزارمرکز- به وجود آورده اند . ظاهرش هم یک قرارو مدار دو طرفه است و بسیار معقول به نظر می رسد . البته در انواع دیگر قرارداد های سابق الذکراداره ی کل نیز، همین وضعیت حاکم است و کارگردان در همه آن ها سپر بلاو در برابر عوامل جوابگوست . گاه سالی و حتی سالها می گذرد و خود کارگردان به عنوان طرف دوم رنگ دستمزد را نمی بیند . اما عیان و پنهان ، تیرهای بی اعتمادی ، شک و ... است که به سوی او نشانه  می رود . آیا این مناسبات حرفه ای است ؟!
تعریف انجمن نمایش ازگروه حرفه ای
درتعریف گروه حرفه ای تلاش هایی از سوی نهاد هایی صورت گرفته است ازجمله انجمن نمایش در تاریخ نوزدهم ۱۳۸۳ به این نتیجه می رسد :
۱ – داشتن گروهی متشکل از حد اقل یک کارگردان ، یک نویسنده ( دراماتورژ) و سه بازیگرثابت .
۲ – داشتن هفت سال سابقه کار حرفه ای مستمر.
۳ – اجرای پنج نمایش حرفه ای با حداقل چهار هفته اجرا در تهران .
۴ – داشتن تحصیلات دانشگاهی فوق لیسانس و بالا تر ، یا مدارک هنری درجه دو وبالاتر.
یکم ، در بند یک ، نویسنده ، دراماتورژ معنی شده و یا همردیف دانسته شده است که درست نیست .
دوم ، کدام گروه را در ایران می توان نام برد که چند سال !کار" مستمر" داشته باشد ؟!
سوم ، گروهی دریکسال ، نمایشی را اجرامی کند و ۲۶ اجرا هم داشته است ،      - اکنون که اجرا ها به ده و پانزده هم رسده است ، - و بعد از اجرا گروه  پراکنده شده اند و تا یکی دوسال حتی یکدیگر را ندیده اند . حتی اگر نام صوری "دراماتورژ" را هم زینت بخش بروشورشان کنند ، می توان حرفه ای نامید ؟!
چهارم ، کدام گروه در شرایط یاد شده می تواند کارمستمر حرفه ای داشته باشد؟ اجرای پنج نمایش حرفه ای با حداقل چهار هفته اجرا درتهران !! در این جا گویا فقط ملاک تهران است نه در شهرستان ! چرا ؟ توضیحی در کار نیست .!! که خود واژه  "حرفه ای" هم باید معنی شود .
نتیجه این که تمام حالت های تعریف شده انجمن نمایش ، مفروضاتی غیر واقعی و در مورد هیچ گروهی در تهران یاشهرستان ها صادق نیست و شامل هیچ یک ازگروه های به اصطلاح پرسابقه هم نمی شود .
تعریف انجمن بازیگران خانه تئاتراز گروه حرفه ای
انجمن بازیگران خانه تئاتر نیز در تعریف بازیگر " حرفه ای " کارگردان حرفه ای و اجرای حرفه ای این گونه آورده است :
اجرای حرفه ای :اجرایی است که گزینش متن قابل قبول به لحاظ رعایت استاندارد های درام نویسی ، از هر نحله فکری و در هر شکل و سبک توسط کارگردانی که دارای یکی از سه ویژگی ذیل باشد، برصحنه بیاید : ۱ – حرفه ای باشد ۲ – شناخته شده باشد ۳ – قابل قبول باشد .
 تبصره:
تعریف کارگردان حرفه ای : کسی که اصحاب بازیگری ، دعوت وی را برای همکاری بامیل و رغبت بپذیرندو در به روی صحنه آوردن هر نمایش توان برخورداری از همکاری پیشکسوتان صاحب نام عرصه بازیگری را دارا باشد.
تعریف کارگردان شناخته شده : کسی است که به مانند یک حرفه ای به حساب نمی آید امادرسطح جامعه تئاتری (دست اندرکاران ) وازنگاه مجموعه اهل نقد و نظر به عنوان یک کارگردان شناخته شده باشد، حتی اگر عضوکانون کارگردانان نباشد.
تعریف کارگردان قابل قبول : کسی است که مانند یک حرفه ای یا شناخته شده به حساب نمی آید اما به لحاظ دارا بودن توانایی یک اجرای منسجم و برخوردار از یک میزانسن قابل تعریف ،مورد تایید کانون کارگردانان باشد.
تعریف نقش اساسی :
الف : آن است که دریک نمایشنامه ، قابل حذف یا ادغام درنقش های دیگر نباشد، و در مسیر پیشرفت داستان باشد. به نحوی قصه نمایشنامه بر روی آن شخصیت بنا شده وپیش برود .
ب : توسط بازیگری به اجرا درآید که دارای تحلیل درست از نقش ، بنا به ضرورت دارای بدن آماده بیان درست و صدای صحنه ای نیکو ، توانا به اجرای موفق آنچه که آن را " تحلیل درست نقش " می نامیم ، و دست آخر دارای توانایی لازم برای کشیدن سنگینی بارنقش در طول مراحل تمرین و اجراهای آغاز ین باشد.
اکنون این تعاریف ، با تمام حسن نیت و دقتی که در آن به کار رفته ، نیتی موقت راتامین می سازد چرا که متاسفانه در حیات تئاتر ما ، تکاپوی پرفرازو نشیب و پر ملال اجرای یک نمایش ، از "شرایطی حرفه ای " ، " مناسباتی حرفه ای " و "تئاتری با استاندارد حرفه ای " – که بسیار حیاتی است – گذر نمی کند !
از این هاکه بگذریم ، این تعاریف ، با تعاریف نهاد های موجود حیات حرفه ی ما ، همچون "وزارت کار"و " وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی "نیز خوانایی ندارد !ولی البته می تواند در آینده کارپایه ی این نهاد ها نیز قرارگیرد ، اما در حال حاضر، تعریف حرف و مشاغل را ، بی برو برگرد، وزارت کار تعیین می کند و متاسفانه هنوزتعریف صنوف مختلف تئاتر- که برای ما بسیارجدی است- برای وزارت کار معنا ندارد. این نهاد نمی تواند مناسبات ما را با ملاک های تعریف شده خود در حوزه ی حرف و مشاغل ، هضم کند ، بشناسد وتطبیق دهد ، وزارت کار ، حتی روش کاراداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد را درخصوص تولید تئاتر ، مناسباتی خارج از عرف معاملات و در حد رفع حوایج روزمره و توافق ساده دوطرفه توصیف می کند !
   ای کاش من یک کارگر ساده بودم
 بسیار پیش آمده که به کارشناسی در وزارت کار گفته ایم شغل ما بازیگری است و باتبسم او روبروشده ایم ! کم نشنیده ایم که بگویند : شما بازیگر خوبی هستید ولی شغل شما چیست !؟ طرفه این که حتی بازیگران رسمی وزارت ارشاد – که دارای حکم رسمی دولتی – هم در تعریف وزارت کار نمی گنجند .        می گویند ، احکام این کارمندان را سازمان استخدامی کشوری تعریف کرده است و به ما ربطی ندارد. تعریف سازمان استخدامی کشوری ویا وزارتخانه هم تعریفی است که در " گذشته " شده وهنوز به قوت خود باقی است ! این تعاریف در "گذشته " عمدتا برای رفع نیازمندی روز آن سازمان بود ، اما هنوز هم عمل می شود . واضافه        می کنند: در حال حاضر روش کار آن ها با ضوابط وزارت کار منطبق نیست . و اضافه می کند که وزارت کار ، برای همه ردیف های شغلی از کارگرساده تا مهندس و دکترتعریف مشخص دارد.
انصافا هم باید گفت که کار ما در تئاتر فعلا مانند کارگران فصلی است که گاهی هست و گاهی نیست ؛ کارشناس وزارت کار از ما می پرسد: شما چه کاره اید ؟        می گوییم :بازیگر. می پرسد: کارفرمایتان کیست؟ می گوییم : اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد اسلامی . می پرسد: قراردتان کو؟ می گوییم نداریم  . می پرسد: چرا ندارید؟ می گوییم : باما قرارداد نمی بندند . می گوید: پس ما نمی توانیم کاری برای شما بکنیم ! می پرسیم چرا ؟ می گوید : اول باید کارفرمای شما مشخص شود. وزارت کار ، شما را همراه با کارفرمایتان می شناسد. و بعد تحلیل می کند که اداره کل هنرهای نمایشی ، باسود جستن از شرایط اضطرار شما ، و بانبستن قرارداد ، وتن ندادن به قوانین جاری کار، خود را رها ساخته است. از آن جا که طرف دوم قرارداد- کارگردان – که خود نیز ، فردی مضطراست وتوان جواب گویی به عوامل را ندارد، زیرباربستن قرارداد با عواملش نمی رود .
 
پس چه زمانی حرفه ای می شویم ؟
 این که چه زمانی واژه " حرفه ای " شامل ما می شود، وبه ما حرفه ای      می گویند ، قصه ای است که سردراز دارد، اما ناگزیر، فهرست وار بدان اشاره می کنیم :
( آن زمان که کارمستمرداشته  باشیم ) ، ( کارفرمای شناخته شده حقیقی وحقوقی داشته باشیم ) – که تعریف وزارت کار و مجموعه قوانین جاری مملکت را قبول داشته باشند – ( زمانی که مکانی مشخص به نام تئاتر ، با بودجه ای مشخص و تعریف شده و تضمین شده داشته باشیم ) ، زمانی که ( این تئاتر ها به دست افراد صاحب تجربه و نام ومدیرو مدبر اداره شود )- که این مدیران توسط خانه تئاتر ، به عنوان تنها تشکیلات صنفی – با همکاری و مشورت مسئولین هنری طراز اول دولتی انتخاب شوند . وقتی که ( کارکنان واداره کنندگان فیزیکی آن تئاتر ، از گیشه گرفته تا نظافتچی به تئاتر به عنوان یک خلاقیت هنری ، نه یک شغل عادی و انجام وظیفه کارمندی نگاه کنند ) در صورتی که ( با بازیگر، فقط به عنوان حرفه ی بازیگری ، قراردادی با مدت معین بسته شود ) و نیز زمانی که ( بخش مهم بودجه ی این تئاتر را دولت و بخش دیگرش را فروش بلیط وقسمت دیگر آن از همیاری بخش های تجاری حامی – اسپانسر – تامین شود .) و (دولت در جلب سرمایه های بخش خصوصی وتضمین آن ها عمل نماید ) ، وقتی که ( دولت در جلب بخش خصوصی ، در صورت حمایت امر هنری ، بخشی از مالیات آن ها را مورد بخشش قراردهد ) ، وقتی که          ( حقوق بیکاری بازیگرتازمانی که در تئاتر یا سینما و یا تلویزیون کاری پیدا نکرده است برقرار شود ) ، وقتی که (کارکردن بازیگرانی که عضوصنف خود نیستند و تعریف مراتب صنفی مشمول آن ها نیست ممنوع شود ) زمانی که ( صنف در سطح کلان قانون گذاری مورد حمایت قرار گیرد )، و... بازهم می توان برشمرد.!!
ولی بازیگران در شرایط فعلی ، تنها به برقراری چند شرط از این شروط نیز قانعند . کیست که نداند و – نخواهد که بداند – که در بستر شرایط  یاد شده بالاست که بازیگر( کم کاری نمی کند ) و یا ( چند کار را هم زمان قبول نمی کند ) – حق ندارد قبول کند – و ( به سهم خود سعی می کند ازبهترین ها باشد تا کارش ، گروهش ، و کارگردان مورد علاقه اش را از دست ندهند ) . او می داند که همان شورای یاد شده ، کار او را زیر نظر دارد . آری بازیگرحرفه ای فقط در شرایط حرفه ای معنا دارد و بس . و هر تعریف دیگری تنها نیتی موقت و گذرا را تامین می کند . 
قرارداد تیپ پیشنهاد خانه تئاتر می تواند اولین گام باشد
 اکنون با تلاش فراوان و صرف انرژی بسیار طرحی – قرارداد تیپ – از سوی تنها مجموعه صنفی ایران – خانه تئاتر- پیشنهاد شده است که یکی از کوچکترین شروط یاد شده بالا می تواند قلمداد شود که فقط گامی است به سوی نسبی حرفه ای نگاه کردن به این شغل ؛ اما معلوم نیست چرا به بهانه های عجیبی از اجرای آن  طفره می روند . اگر بر سر قیمت های پیشنهادی مشکل هست و یا در مورد تعاریف داده شده مساله ای وجود دارد ، برای خانه تئاتر در مذاکره و تعامل بازاست می توان دور یک میز نشست و همه مشکلات و سوء تعبیرها وحتی اشتباه ها را برطرف و حل کرد و به راه حل خداپسندانه و قانون پسندانه ای رسید . و دیگر به آن کارشناس نوعی اجازه نداد که برمناسبات حاکم بر حرفه ما تبسم کند و ما بی اعتنا و خونسرداز کنارآن بگذریم .