قراردادتيپ

 خانه تئاتر از بدو تأسيس، به عنوان تنها مجموعه‌ي صنفي خود تئاتر، در گفتگوها، نشست ها، سخنراني‌ها و ... ضرورت داشتن قرارداد نمونه (تيپ) را براي مسئولين و دست‌اندركاران مطرح كرده و همواره يادآور شده است كه اگر طالب تئاتر حرفه‌اي به معناي واقعي كلمه هستيم، يكي از مهم‌ترين راه‌هاي رسيدن به آن برخورد حرفه‌اي، پسنديده و روزآمد بين آفرينندگان و كارفرما است،

بارها از ايرج راد مديرعامل خانه تئاتر شنيده‌ايم كه: «علت جذب بازيگران خوب تئاتر به تلويزيون و سينما، نبود سامان اقتصادي در حوزه تئاتر است.» وي بارها متذكر شده است كه عليرغم اين تصور كه صرفاً بستن قرارداد با كارگردان، هم به عنوان مجري طرح و هم به عنوان كارگردان ـ و چه بسا نويسنده و بازيگر ـ ممكن است براي مركز آسان‌تر و بي‌دردسرتر باشد، در عمل به اثبات رسيده است كه بيشتر مشكل افزا بوده. واقعاً نمي‌توانيم چشم‌هايمان را به روي رفت و آمدهاي وقت‌گير، بگومگوها.

درگيري‌هاي لفظي و قلمي و ... بين كارگردان و عوامل نمايش ببنديم! رويدادهايي كه نه براي هنرمندان و توليدگران عرصة فرهنگ زيبا و شايسته است و نه براي سياستگذاران اين عرصه.

سرانجام پس از تلاش‌ها و گفتگو‌هاي بسيار، مسئولين وقت پذيرفتند كه قرارداد واحدي تنظيم شود. خانه تئاتر خود طراحي و تدوين اين قراردادها را به عهده گرفت و انجمن‌هاي زير مجموعه خانه تئاتر نيز موظف شدند هر يك قرارداد تيپ خود را تدوين كرده و براي شور و بررسي نهائي به خانه تئاتر ارائه دهند.

حميد مظفري، رئيس انجمن بازيگران و يكي از تدوين كنندگان اصلي «قرارداد تيپ» انجمن بازيگران در مورد ملاك تعيين ارزش‌گذاري بازيگران مي‌گويد:

-    صنوف بيش از هر كس ديگر بر اساس مداركي كه در پرونده اعضا موجود است، نسبت به عضو خود شناخت و با او ارتباط دارند. به همين مناسبت مي‌توان براساس:

1-   سابقه و تعداد كارهاي بازيگر 2- تحصيلات او، 3- حسن اعتبار و شهرت بازيگر، امتيازاتي براي او تعريف كرد و دستمزد ماهانه‌اي براي تمرين و اجراي او در نظر گرفت. اين دستمزدها (كف) و (سقفي) هم دارد، بدين معني كه: كف دستمزد ماهيانه‌ي يك بازيگر مبتدي، از مبلغ «آن ريال كه ـ در سال به نسبت تورم، مبلغي هم به آن افزوده مي‌شود ـ كمتر نخواهد بود و همچنين است كف دستمزد ماهيانه‌ي بازيگر با رتبه‌ي عالي يا ممتاز.

كاظم هژير آزاد مدير روابط عمومي انجمن بازيگران در مورد تأخير چند ساله در تدوين و تصويب قرارداد تيپ چنين مي‌گويد:

در تدوين قراردادهاي تيپ چند مشكل تواماً وجود داشت:

1-    مشكل تدوين تخصصي و جامع قرارداد تيپ

2-    اتلاف وقت بعضي از انجمن‌ها به دليل پيچيدگي موضوع

3-    عدم مشاركت فعالانه‌ي برخي از انجمن‌ها

4-    تغيير در سطوح مديريتي، و تأخير حاصله در تصويب و اجراي آن

بالاخره، انجمن‌هاي خانه‌ي تئاتر قراردادها را تدوين كردند و به خانه‌ي تئاتر سپردند، اما در جلسه‌ي شوراي هماهنگي، بنابر پيشنهاد همزمان حميد مظفري و ايرج راد بنا شد قراردادهاي جداگانه‌ي هر انجمن، معناي واقعي «تيپ» را بخود گيرد. پس با همكاري مشترك اين دو، خانه‌ي تئاتر صاحب يك «قرارداد تيپ» شد كه هر انجمن مي‌تواند منافع صنفي و هنري تعريف شده خود را در آن ببيند. اين نسخه‌ي واحد هم‌اكنون نزد حسين پارسايي مديركل هنرهاي نمايشي كشور است. ايشان در حال راي‌زني با مشاوران خود هستند و اعلام كرده‌اند به زودي نظر خود را به آگاهي خانه تئاتر خواهند رساند كه پس از آن نشست‌هايي ميان نمايندگان هر دو طرف براي رسيدن به توافق منطقي برگزار خواهد شد. مظفري مي‌گويد: قرارداد تيپ مانند سكه‌اي دو رو است، نوشتن و تدوين آن از سوي انجمن‌هاي صنفي و سرانجام خانه‌ي تئاتر، يك روي آن، و پذيرش و اجراي آن از سوي ادارة كل و يا هر نهاد مشابه، روي ديگر آن است.

از مسئولين محترم انتظار داريم به دليل اهميت و بداعت اين موضوع در تاريخ تئاتر كشورمان، به شايستگي، هر اندازه كه لازم است وقت گذاشته شود و نتيجه‌ي دلخواه بدست آيد. اين تلاش حياتي، يك حركت تاريخي، خداپسندانه، در شأن هنرمندان و در راستاي تأمين عدالت خواهد بود و هيچ‌گاه از حافظه‌ي خانواده‌ي تئاتر زدوده نخواهد شد.

بجوييد تا بياييد، آن را كه باز نجوييد نيابيد

شنيده بوديم كه گذشته چراغ راه آينده است اما تا اين حد با تمام وجود باورش نمي‌كرديم.

چرا؟ اگر با چشم دل بنگريم، صدق اين سخن حكيمانه را در همين جمع خانواده كوچكمان «خانه تئاتر» به روشني مي‌بينيم. در تاريخ آذر ماه 1381 در آخر دوره دو ساله نخست انجمن بازيگران خانه تئاتر و درست در آستانه دور دوم، در سرمقاله خبرنامه شماره سوم انجمن خطاب به ياران خود آرزو كرديم:

«به منتخبين آينده صميمانه پيشنهاد مي‌كنيم در جهت ادامه راه طي شده در اين دو سال، به پيگيري و پافشاري در امور زير بپردازند:

1-    تأمين يك مكان مستقل براي خانه تئاتر

2-    تخصيص بودجه‌ي مشخص براي خانه تئاتر

3-    داشتن يك بولتن يا خبرنامه... جهت ارتباط با اعضاء

4-    پيگيري بيمه‌هاي تأمين اجتماعي اعضاء

كه قول آن از سوي مسئولين محترم داده شده است و مقاله را با اين سخن پايان داديم:‌ خلاصه اين كه ما فعلاً در حال تمرين دموكراسي هستيم پس بايد پاي فشرد و ادامه داد!

خيلي دور نيست، نزديك به چهار سال قبل پيش‌بيني كرديم كه اين خواسته‌ها در سايه انسجام، تلاش و پيگيري جامه عمل خواهد پوشيد و ديديم كه پوشيد: خواسته اول تأمين شد و داراي مكاني مستقل شديم، همچنين مطابق قوانين كمك به مؤسسات غير دولتي     (NGO)     ها بودجه‌اي سالانه به خانه‌ي تئاتر تعلق گرفت و نيز نشريه خانه تئاتر به شماره چهارم رسيد، اكنون قرار شده خبرنامه‌هاي انجمن‌ها به طور مرتب چاپ و منتشر شود و علاوه بر اين‌ها قول مسئولين در مورد بيمه‌هاي تأمين اجتماعي، عملي شد و بسياري از اعضاي ما بيمه شدند. انجام شدن اين خواسته قطعاً حاصل تصادف نبود و در سايه حضور و تلاش بي‌وقفه سامان گرفت. اما آن چه در انتهاي مقاله به آن اشاره كرديم به عملكرد و ديدگاه شخصي يكايك ما بر مي‌گردد. اين كه درك كنيم منافع ما و حيات ما به يكديگر وابسته است و هرگونه خواست سازنده و مفيدي جز با وفاق و همدلي ما با يكديگر امكان‌پذير نخواهد شد.

در مسير تغيير ديدگاه‌هايمان گام‌هايي برداشته‌ايم اما اين كافي نيست و البته جايي براي نااميدي هم نيست. مسيري كه طي كرده‌ايم به ما ياد داده كه كار، آموزش و توجه به تجربيات سرچشمه تغيير و پيشرفت است.