درباره نوشته ای درنشریه خانه تئاتر


 درشماره سوم نشریه خانه تئاتر مطلبی تحت عنوان "هنرپیشه رادرسکوت باید شناخت "به انگیزه قدردانی از زحمات مرحوم مهین اسکویی ،دراولین سالمرگ این نخستین  زن کارگردان ایرانی به قلم آقای جواد اعرابی ، یکی از شاگردان مصطفی ومهین اسکویی به چاپ رسید . این که هرشاگرد ی به پاس آموخته های خود ازاستاد قدراو را  درزمان حیات و ممات بداند ، و سپاسگزاراو باشد،شایسته تقدیراست.
 این نوشته احتمالابه واسطه ی تعجیل درچاپ به موقع آن درنشریه خانه تئاتر،   به صورت تیتروارگذرا به تحریردرآمده . به همین خاطرچند نکته  از دید نویسنده آن  پنهان ، و به سهو نادرست منعکس شده است  . درحسن نیتی  که در نویسنده سراغ دارم وخودرا همشاگردی او درمحضر مصطفی ومهین اسکویی می دانم ، مطمئن هستم که ازاین  تذکر ات  نخواهند رنجید . از آن جا که یحتمل ، درآینده ، نوشته ایشان مورد استناد قرار خواهد گرفت ، برخود فرض دانستم  در تکمیل آ ن یاداشتی تقدیم مسئولین نشریه کنم تا بدین وسیله هم قدردان زحمت نویسنده باشم و هم کوششی درتکمیل فاکت های آورده شده ایشان  کرده باشم ومزید برآن، از این طریق من نیز سهمی در ادای احترام به این بانوی گرامی وهمسر مرحومش  داشته  باشم .
نخست ، انتخاب عنوان این نوشته " هنرپیشه را درسکوت باید شناخت " بیشتر  این معنا را به ذهن متبادر می کند که دربازی نقش ، فقط حرف زدن نیست ، بلکه بازیگر درسکوت هم می تواند درنقش باشد و بازی کند ودیده شود. ویا به معنی استعاری دیگری  : حال که مهین سکوت ابدی واجباری اختیار کرده است ، باید اورا شناخت  . !! بهرحال نتوانستم رد پایی ازمعنای صریح منطبق با متن  درانتخاب این عنوان بیابم
دوم : ایشان در پاراگرافی ، چند واقعه را به طورگذرا به هم متصل کرده ومی گویند : مهین اسکویی پس از شوروی به همراه همسرش درآلمان اقامت گزید وپس از بازگشت به ایران ، درکنار مصطفی اسکویی تئاترآناهیتارا بنیان گذاشت. پس از تعطیلی تئاترآناهیتاو جدایی از مصطفی اسکویی ، گروه تئاترزمان را تشکیل داد و به عنوان مترجم زبان روسی به استخدام کارخانه تازه تاسیس ذوب آهن اصفهان درآمد.
باید گفت تسلسل تاریخی بعضی وقایع درست ، اما جمله ی "پس از تعطیلی تئاتر آناهیتا وجدایی از مصطفی اسکویی" ازصحت تحقیق برخوردارنیست . زیرا تئاتر آناهیتا دراین تاریخ هرگز تعطیل نشد.  برای آن دسته از علاقمندان و کسانی که احتمالا روزی می خواهند به این نوشته استناد کنند ،فریدون پارسا نژاد ،  یکی از شاگردان دوره پنجم کلاس های اسکویی هاست و تاسال ۱۳۴۶درمحضرشان تلمض کرده است ، درکتاب خاطرات هنری خود به نام " چهل سال زندگی تئاتری " می نویسد :
"سفرآذربایجان آخرین سفر وکارمشترک تئاتری اسکویی ها بود. پس از بازگشت به تهران ، افراد گروه ابتدا غیرمستقیم ، وسپس درجلسه عمومی ۳۱ مرداد ماه ۱۳۴۴ رسما ازجدایی اسکویی ها باخبرشدند."صفحه ۲۰۳
 "شهریورماه ۱۳۴۴ " طبقه ششم " را درتالارفرهنگ وبیمارستان سرخه حصاربازی کردیم . وآن ، آخرین باری بودکه ماو مردم ، اسکویی ها را به اتفاق روی صحنه دیدیم." صفحه ۲۰۴
"ششم شهریور ۱۳۴۴ ، اولین جلسه تمرین نمایش ( سلمانی شهرسویل ) درمنزل اسکویی ها بود. درآن تاریخ آناهیتا ، به دلیل مشکلات مالی ، فاقد هرگونه جا ومکان بود. لذا از روی اجبارباید تمرینات درآن جا انجام می شد.صفحه ۲۰۴
پارسانژاد درصفحه ۲۰۴ تا ۲۱۰ ازاجرای این نمایش درشهرهای مختلف می گوید.
" پنجم آبان ۱۳۴۴ تمرینات "سه خواهر"( به کارگردانی مهین اسکویی درمنزل شیراندامی واقع درکن ) آغاز شد ".صفحه ۲۱۳
" متاسفانه به دلایل فراوانی ازجمله کناره گیری ولی شیراندامی ، خانم وآقای بهادری ، خام شاه بیک و خانم اعلم ، تمرینات "سه خواهر" درآن سال ادامه پیدا نکرد. صفحه ۲۱۵
"فروردین ۱۳۴۵ " سلمانی شهر سویل " را باموفقیت واستقبال مردم شمال ، درشهرهای رشت ورامسر روی صحنه بردیم. "صفحه ۲۱۶
" تیرماه ۱۳۴۵ ، برنامه ما اجرای " سلمانی شهرسویل " در باشگاه شرکت ملی نفت ایران ، در تالار فرهنگ تهران ، وسپس سفری به کرمانشاه بود.صفحه ۲۱۸
" شهریور۱۳۴۵ تمرین  نمایش ( عروسی فیگارو) آغازکردیم . بانهایت تاسف ، مهدی فتحی دراثر بیماری نمی توانست درتمرینات شرکت کند. لذا اسکویی شخصا نقش "فیگارو " را به عهده گرفت . صفحه ۲۲۶
" آذرماه ۱۳۴۵"عروسی فیگارو" را چندین شب ، با استقبال فوق العاده مردم ، درباشگاه نفت ، بازی کردیم. "صفحه ۲۲۷
"بهارسال ۱۳۴۶ ، کلیه تلاش مصطفی اسکویی متوجه اتمام فیلمبرداری وصدابرداری فیلم " وامپیر" ، رفع توقیف فرهنگ وهنرونمایش آن درسینماهای تهران بود.
سال ۱۳۴۷ اسکویی به دانشگاه دعوت می شود . که درحین تدریس ، نمایش " رستم وسهراب " را به عنوان کارعملی دانشجویی به صحنه می آورد.
اسکویی ، درصفحه ۸۰۸ کتاب " سیری درتاریخ تئاترایران " می نویسد : گروه آناهیتا سه دورنمایشی ، درسال ۴۴ ،۴۵ ، ۴۶ ، ۴۸ ، ۴۹ سه نمایش جدید ، " ریش تراش شهرسویل " ، " عروسی فیگارو" ، ورستم وسهراب را درشهرهای بزرگ و کوچک خوزستان ، فارس، اصفهان، گیلان ، آذربایجان ، وکرمانشاهان ، بدون یدک " وابسته به هنرهای زیبای کشور" ، به معرض اجرا گذارد."
ودرصفحه ۸۲۶همان کتاب زندگی هنری اش را به سه دوره تقسیم می کند :
دوره نخست : ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۴ بنیان گذاری ، آموزشی ، واجرایی سیستم ، با تاسیس هنرکده سینما تئاترآناهیتا
دوره دوم : ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ گردانیدن ۸ نمایش در۱۵ شهر ، طی هشت دورنمایشی.
دور سوم : ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ آناهیتا در بایکوت ، انزوای اجباری . آموزش خصوصی.
بنابراین چنانچه ملاحظه می شود ، گروه  آناهیتا درتاریخ یاد شده  تعطیل نشده بلکه با وجود جدای زن وشوهر از یکدیگر ، تا سال ۱۳۵۰ به فعالیت نمایشی و آموزشی ْخود ادامه داده است.
درضمن ترتیب زمانی نمایش های گروه زمان به کارگردانی بانو مهین اسکویی به ترتیب :نمایش " صاعقه"۱۳۴۹درسالن موزه ،  " خرس " و" خواستگاری‌" ۱۳۵۲ درسالن موزه  ، "دراعماق " ۱۳۵۳ درسالن فردوسی دانشگاه تهران و"سه خواهر"۱۳۵۶ درسالن سنگلج ( ۲۵ شهریورسابق ) بود.

کاظم هژیرآزاد