چاپ شده در گاه نامه شماره۲ بازیگر انجمن باریگران خانه تئاتر

گزارش دیدار تئاتر پیشگان و نقاشان در نمایشگاه نقاش

گزارش گر: ندا قاسمی

هانیبال الخاص نقاش صاحب نام ایرانی از تاریخ ۲۵ تا ۳۱ اردیبهشت در خانه هنرمندان واقع در باغ هنر، نمایشگاه بزرگی از آثار نقاشی خود بر پا کرده بود. نمایشگاه الخاص می توانست مانند صدها نمایشگاه دیگر که در گوشه و کنار این شهر بی سر و صدا کار خود را آغاز می کنند و به پایان می رسانند باشد اما او ابتکار جالبی به خرج داد و هر روز از نمایشگاه خود را برای پیوند با یک جامعه هنری و ادبی اختصاص داد. روز شعر، روز نویسندگان، روز آهنگ سازان، و روز تئاتر، وقتی از او انگیزه حرکتش را می پرسم، می گوید: «ما هنرمندان همه با هم دشمن هستیم. نمی دانم چرا چشم دیدن هم دیگر را نداریم. از طرف دیگر هم خیلی از هم بی خبریم. هیچ کس نمی داند در یک صنف دیگر هنری چه می گذرد.

راستی چرا حوزه های هنری، تا این حد با آشتی و دوستی بیگانه اند؟ امروز نمایشگاه الخاص، روز تئاتر نامیده شده است. پیش از شروع این مراسم کوچک، دوری در نمایشگاه می زنم. حدود ۹۶ تابلوی بزرگ و کوچک دیوارهای گالری خانه هنرمندان را زینت بخشیده است. در یک اتاق، تنها کارهای طراحی الخاص دیده     می شود که همان طور که امضای آثار نشان می دهد و خودش هم اشاره می کند همه در فروردین ۸۳ نقاشی شده است . اما در این مجموعه، کارهای قدیمی او هم به نمایش درآمده است از جمله بخشی از منظومه  ۱۵ تکه ای از تولد تا تولد که اثری بسیار بزرگ و با ارزش است. همین طور آثاری که در آنها نقش هایی از شاملو، فروغ، دولت آبادی و بسیار دیگراز آشنایان ادب و هنر دیده می شود.یکی از آثاری که در نمایشگاه مورد توجه زیادی واقع شده است. کار الخاص بر روی یکی از اشعار حافظ است. خودش می گوید: یکی از غزلیات حافظ را خرد کردم و درون یک کیسه ریختم البته برای این که خیلی از شرایط غزل دور نشویم ردیف آن را حفظ کردم ولی بقیه شعر را به طور تصادفی و بدون نگاه از داخل کیسه درآوردم و کنار هم قرار دادم. می خواستم شعر حافظ را این بار نه با نبوغ حافظ، که تنها بر اثر تصادف خلق کرده باشم. مشابه این کار زیبای الخاص که بر روی شعر حافظ صورت گرفت، اولین بار در اروپا توسط دادائیست ها در سال۱۹۲۴ انجام شد که به شعر دادائیستی معروف است. با نزدیک شدن عقربه های ساعت ۶ بعد به ظهر، سر و کله پیشکسوتان و جوانترهای تئاتری هم رفته رفته پیدا می شود. قرار است سیاوش چراغی پور بخش تنظیم شده ای از نمایش "هنر" نوشته:"یاسمینا رضا" را به صورت تک نفره در این مراسم کوچک اجرا کند. نمایش "هنر" در ایران  در چند سال گذشته ۲ بار به روی صحنه رفت و با موفقیت خوبی هم روبه رو شد. اجرای بخشی از هنر برای روز تئاتر در گالری نقاشی هانبیال الخاص انتخاب بسیار خوبی است چرا که این نمایش هر چند که بیشتر به روابط انسانی می پردازد اما در ارتباط با آثار نقاشی هم هست. سیاوش چراغی پور نقشش را به خوبی و زیبایی هر چه تمامتر اجرا می کند و تماشاچیان هم آن طور که شایسته است تشویقش می کنند. سپس الخاص در سخنانی کوتاه با تشویق وتشکر فراوان از سیاوش  چراغی پور گفت: من دوست خودم را به تئاتر به خودم و به این جوان هنرمند که سهمی از خودش را با ما تقسیم کرد. تبریک می گویم. امروزه از هنرمندان تئاتر دعوت کرده ام و دلم می خواهد حرفهای دلشان را بشنوم دلم می خواهد بدانم هنرمندان تئاتر ما چه مشکلاتی دارند؟ بنابراین از آقای هژیرآزاد دعوت می کنم تا در این مورد برایمان صحبت کنند.

هژیر آزاد پس از تشکر از الخاص برای دعوت و برگزاری چنین مراسمی گفت: در سال ۱۳۷۸ این مکان، یعنی خانه هنرمندان در پارک ایرانشهر افتتاح شد. جایی که اول یک پادگان ارتشی بود، امروز به خانه هنرمندان تبدیل شده است. جا دارد همین جا از زحمات بهروز غریب پور که اول فرهنگسرای بهمن را آباد کرد و سپس این مکان را با غرفه های مختلف از جمله همین کالری برپا کرد تشکر کنم. خانه هنرمندان از خانه های مختلف تشکیل شده است که هر کدام ده ها و ده ها عضو دارد.

یکی از آن ها که خودش شامل انجمن های صنفی مختلفی است، خانه تئاتر است.از سال ۱۳۲۴ ضرورت تشکیلات صنفی تئاتر احساس شد. صنوف شکل گرفتند.اما در سال ۱۳۲۷ پس از سوء قصد به شاه همه نهضت هاو احزاب تعطیل شدند و دیگر تا سال ۱۳۴۸  تشکیلات صنفی وسندیکایی نداشتیم. دراین سال تعدادی از تئاترهای ها از جمله محروم مجید محسنی، و... تشکیلاتی را برای تئاتر درست کردند که در نهایت سرانجام نگرفت وبه نظر می آید شرایط طوری بود که تشکیلات صنفی نمی توانست پا بگیرد . بعد از انقلاب هم در همان سالهای اول یک بار دیگر این اتفاق تکرار شد که آن هم پس از دو سال بسته شد. در آن سال تجربیات صنفی نشان داد که اگرهر تشکیلات صنفی خودش را به مسائل سیاسی نزدیک کند دوام نمی آورد بنابراین بعد ازگذشت این همه سال، خانه تئاتر به عنوان تشکیلات صنفی  به وجود آمد و دلش نمی خواهد که سیاسی باشد. امروزه اساسنامه خانه تئاتر و آئین نامه های انجمن های زیر مجموعه اش فقط می خواهد از حقوق هنری- صنفی اعضا دفاع کنند. و اما امروز وقتی وارد گالری شدیم یاد اوایل انقلاب افتادم آن روزها که از جلوی لانه جاسوسی عبور می کردم و هانیبال خاص را با روپوش بلند سفید وقوطی های رنگ می دیدم که روی نقاشی های دیواری آن جا کار       می کرد، خسته نباشیدی گفتم و رد شدم. امروزه به عنوان یک بازیگر تئاتر خوشحالم که این جا هستم و ایشان از من خواسته اند که از مشکلاتمان بگویم... شما به عنوان یک نقاش الان در سطح شهر گالری های متعددی دارید و می توانید کارهایتان را در معرض نمایش بگذارید اما ما تنها یک تئاتر شهر داریم که آن هم مربوط به پیش از انقلاب است. من نمی دانم چرا بعد از ۲۵ سال گذشتن از انقلاب و با همه توجهی که به هنر می شود . هنوز هیچ سالنی ساخته نشده و ما هنوز از سالن های قبلی استفاد می کنیم. این آرزوی ماست که در نقاط مختلف شهر سالن های تئاتر و گالری ها در کنار هم باشند. آرزوی ما تئاتری ها این است که متولیان و مسئولان به این نکته توجه کنند. این همه فارغ التحصیل بی کار تئاتری، باید در اقصی نقاط شهر در مناطق خودشان تئاتر داشته باشند و هر کس در همان منطقه خودش بتواند کار مورد علاقه اش را ببیند این شاید بزرگترین آرزوی ماست .

پس از سخنان هژیر آزاد الخاص تشکر کرد و گفت باید کاری کرد که روابط هنرها بیشتر شود. نقاش ها می توانند پوسترهای متفاوتی برای تئاتری ها چاپ کنند. این را می دانم که