مصاحبه گروه تئاتری اکزیت بامحمد علی بهبودی بازیگرایرانی آلمانی
عزیزی: به عنوان سوال اول بهتر است اول بدانیم چرا دولت آلمان از تئاتر حمایت میکند؟ این حمایت چه فایدهای برای دولت دارد؟ حمایت دولت از تئاتر به چه صورت است؟ آیا تنها حمایت مالی است؟
بهبودی: فرهنگ و هنر از دیرباز جایگاه خاصی در جامعه آلمان و کشورهای همجوار آلمانیزبان داشته و بدین سبب دولتهای منتخب مردم خود را موظف میبینند که از همه حرکتهای فرهنگی و هنری مخصوصا از تئاتر حمایت کنند و در بودجه سألانه خود هزینه این حمایت مالی را در نظر داشته باشند. یکی از سرگرمیهای مهم قشر متوسط و مرفه آلمان، رفتن به تئاتر است. تئاتر یکی از راهکارهای مهم آموزش و تعالی فرهنگ جامعه به حساب میآید و دولت قسمت اعظم تامین این بودجه را به عهده میگیرد و با حمایت از تئاتر، توجه خود به خواستهی شهروندان را نشان میدهد. در قانون اساسی آلمان هم حمایت از فرهنگ و هنر و آموزش و تعالی آن به عنوان یک اصل تاکید و تدوین شدهاست.
دولت آلمان با سیستم فدرال انتخاب و تعریف شده، یعنی وظایف دولت مرکزی و دولتهای محلی (استانی) در قوانین کاملا مشخص است و هرکدام بخشهای خاص خود را سیاستگذاری و اجرا میکنند.
بخش فرهنگ، هنر و آموزش و پرورش از وظایف استانی است و دولتهای محلی موظف به تدوین برنامه و تامین بودجه هستند.
بنا به تقسیمبندی بالا در آلمان تئاتر دولتی به سه بخش تقسیم میشود، بخش اول تئاتر دولتی با بودجه دولت مرکزی، بخش دوم تئاتر دولتی با بودجه استانی و بخش سوم تئاتر دولتی با بودجه شهری یا شهرداری است.
تئاترهای بخش اول در بخشی از استانها تشکیل شده و بودجه آنها از طرف دولت مرکزی تامین میشود، این بودجه شامل در اختیار گذاشتن سالنهای تمرین و اجرا، حفظ و نگهداری و مرمت آنها و به روز کردن امکانات فنی از یک طرف و تامین بودجه عوامل، یعنی رییس و کارمندان تئاتر، هنرپیشهها، دراماتورژها، مسئولیت تبلیغات و رسانه و بالاخره مسئولین امور فنی و کارکنان آنها است. این تئاترهای تحت پوشش دولت معمولا از بودجه خیلی خوبی برخوردار هستند و کیفیت و کمیت کار هنری آنها برای دولت مرکزی بسیار اهمیت داشته و جنبهی پرستیژ برای دولت مرکزی دارند. به طور مثال این تئاترهای دولت مرکزی در برلین، هامبورگ، مونیخ، زاربوکن، درسدن و لایپزیک فعال هستند.
تئاترهای دولتی با بودجه استانی در شهرستانهای مختلفی در استانها مستقرند و وظایف آنها، تامین اجراهای تئاتر در شهرستانهای آن استان هست که خود آن شهرستانها تئاتر شهر ندارند. تعداد این نوع تئاترها در هر استان بستگی به بزرگی آن استان دارد و بین یک تا سه تئاتر در هر استان موجود است.
بخش سوم شامل تئاترهای دولتی شهرمیشود که همانطوری که از نامش معلوم است بودجه آن توسط شهرداری این شهر تأمين میشود. این نوع تئاتر بیش از همه در آلمان متداول بوده و برای مردم و سا کنين اين شهرها از اهميت فراوان برخوردار است.
نمایش «در آن طرف دیوار» بر اساس فیلمی به همین نام اثر فتیح اکین، محصول تئاتر استانی کاسترپ راوکسل
" نقطه مشترک همهی این تئاترها در آلمان عدم کنترل محتوا و سبک هنری نمایشنامهها توسط دولت و یا اسپانسرها است. آزادی هنرمندان در انتخاب نمایش و نوع اجرا بخش مهم و جداییناپذیر کار تئاتر به طور اخص و کار هنر به طور کلی در آلمان است."
از نظر نوع چارت سازمانی و سازماندهی همهی این تئاترها تقریبا یکسان عمل میکنند. مدیران تئاتر توسط یک کمسیون ویژه، تحت نظر مسئول فرهنگی آن شهر یا استان انتخاب میشود و بعد از انتخاب با او قرارداد ٥ ساله منعقد شده و سپس او به انتخاب همکاران هنری شامل، دراماتورژها، هنرپیشهها، کارگردانان، طراحان صحنه و لباس و همکاران اداری شامل مسئول برنامهریزی هنری، مسئول روابط عمومی و رسانهها میپردازد. چنانچه تماشاگران و مسئولین فرهنگی و سیاسی شهر از کار رئیس تئاتر بعد از گذشت سه تا سه سال و نیم راضی باشند قرارداد او تمدید میشود و او و همکارانش میتوانند به کار خود ادامه بدهند و در غیر این صورت مجددا کمسیون ویژهای برای انتخاب رئیس جدید تشکیل میشود. این رئیس، پس از پایان ٥ سال قرارداد رئیس قبلی کار خود را شروع میکند.
در اینجا لازم به یادآوریست که مسئولین اداره فرهنگ و هنر و مسئولین سیاسی هیچگاه حق دخالت در برنامهریزی و اداره تئاتر را ندارند، فقط سالی یکبار چند ماه قبل از اعلام برنامهی هنری سال بعد، این برنامه در کمسیون فرهنگی و هنری مجلس آن شهر یا استان معرفی میشود.
عزیزی: آیا در تئاتر آلمان تئاترهای با سرمایههای خصوصی هم اجرا میشوند؟ در اولین مواجههی مخاطب با این دو نوع تئاتر چه تفاوتهایی قابل مقایسه است؟ آیا تئاتر دولتی آلمان اجراهایی آوانگاردتر و پیشروترند یا تئاترهای خصوصی؟
بهبودی: در پاسخ به سوال اول چارت سازمانی تئاترهای دولتی را برای شما توضیح دادم و فکر میکنم در پاسخ به سوال دوم باید درباره تشکیلات و چارت سازمانی تئاتری غیردولتی یا آن طوری که در ایران متداول است تئاترهای خصوصی توضیحاتی تقدیم کنم.
تئاترهای غیردولتی در آلمان به دو دسته تقسیم میشوند:
بخش اول شامل تئاترهایی هستند که در رپرتوار خود برنامههای کمدی بلوار یا تئاتر موزیکال ارائه میکنند، این نوع تئاترها یا کاملا از کمک دولتی بیبهره هستند یا مقدار کمک دولتی به آنها خیلی ناچیز است، سرمایهی این تئاترها از سرمایهی خصوصی، اسپانسرینگ و تبلیغات و فروش بلیط تامین میشود و به همین دلیل بلیطها معمولا دو تا چهار برابر تئاترهای دولتی هستند، یعنی اگر متوسط قیمت بلیط یک تئاتر دولتی ٢٠ یورو باشد، در تئاتر مشابه خصوصی بلیط آن بین ٦٠ تا ١٠٠ یورو خواهد بود. برای مثال تئاترهایی چون بینوایان و اولیورتوریست که اخیرا در ایران اجرا شده در این دسته میگنجند.
بخش دوم تئاترهای خصوصی یا آزاد در آلمان خود به دو دسته تقسیم میشوند:
بخش اول تئاترهای آزاد و غیردولتی که دارای سالن اجرا و تمرین هستند، این نوع تئاترها در آلمان خیلی گوناگون بوده و بسیار متداول هستند، بودجهی این تئاترها، بنا به کیفیتی که ارائه میکنند و جایگاهی که در عرصهی تئاتر یک شهر یا استان دارند، تا حدود ٣٠٪ از طرف شهرداری و استانداری آن شهر و استان تامین میشوند و برای ٧٠٪ بقیه باید مدیریت تئاتر از راه فروش بلیط تبلیغات و اسپانسرینگ اقدام نماید. این نوع تئاترها برای بهرهبرداری از آن بودجه و حمایت دولتی باید یک برنامهی بلندمدت برای حداقل ٥ سال و یک برنامهی کوتاهمدت برای یک سال تئاتری ارائه دهند تا برای اساس هزینههای آن برنامه شامل کمک دولتی گردند.
نمایش « گزارش برای آکادمی » اثر کافکا محصول تئاتر دولتی اوبرهاوزن
" تئاترهای دولتی کمتر باید به فروش گیشه فکر کنند و به همین جهت انتخاب نمایشنامهها بیشتر بر مبنای خط هنری و مسائل اجتماعی و فرهنگی صورت میگیرد.“
بخش دوم تئاترهای خصوصی شامل تئاترهایی میشود که خود دارای سالن تمرین و اجرا نبوده و باید از سالنها و امکانات تئاترها و موسسات دیگر استفاده کنند. این تئاترها هم میتوانند برای پروژههای سالانهی خود درخواست کمک دولتی از اداره فرهنگ وهنر آن شهر یا از موسسات فرهنگی وابسته به بانکها، کلیساها و احزاب کنند، که باز هم در اینجا با توجه به برنامهی ارائهشده و جایگاه گروه تئاتر در آن شهر از آنها حمایت میشود. لازم به یادآوری است که حمایت دولتی از این نوع گروهها با حمایت دولت از تئاترهای دولتی قابل مقایسه نیست و فرق فاحشی در سطح تامین بودجه وجود دارد، برای مثال اگر برای تولید یک نمایشنامه در تئاتر دولتی ٨٠ تا ١٠٠ هزار یورو تخمین بودجه شده باشد، ١٠٠٪ آن را دولت تامین میکند، در حالی که برای تولید یک نمایشنامه در یک تئاتر خصوصی آزاد بین ١٠ تا ٣٠ هزار یورو در نظر گرفته میشود که دولت حد اکثر ١٠٪ تا ٣٠٪ این بودجه را کمک خواهد کرد.
من نمیدانم منظور شما از تئاتر اوانگارد چیست؟ فقط میدانم که تئاترهای دولتی کمتر باید به فروش گیشه فکر کنند و به همین جهت انتخاب نمایشنامهها بیشتر بر مبنای خط هنری و مسائل اجتماعی و فرهنگی صورت میگیرد، در حالی که تئاترهای خصوصی مخصوصا آنهایی که از حمایت دولت استفاده نمیکنند باید فروش را در نظر بگیرند و برنامههایی را در رپرتوار داشته باشند که ادامهی کار را برای آنها ممکن کند.
در اینجا سه مثال برای شما از سه تئاتر مختلف خواهم گفت تا مسائل کمی ملموستر شود.
همانطوری که میدانید من بیش از ١٧ سال در تئاتر دولتی شهر اوبرهاوزن به عنوان هنرپیشه و کارگردان مشغول کار بودم، تئاتر اوبرهاوزن یک تئاتر نسبتا کوچک هست و در مجموع حدود ٢٠٠ تا ٢٢٠ نفر شاغل دارد که از این تعداد ٢٠ نفر هنرپیشه چهار نفر دراماتورژ، ٧ یا ٨ نفر دستیار کارگردان، لباس و صحنه یک نفر، مسئول برنامهریزی هنری و یک نفر مسئول روابط عمومی و تبلیغات و کارگردانها و طراحان صحنه و لباس به طور قراردادی برای هر پروژه قرارداد میبندند و در راس همهی اینها یک رئیس هنریست که تمام تصمیمگیریهای هنری با نظر و مسئولیت او انجام میشود و در اکثر مواقع او کارگردان هم هست. بقیهی افراد در قسمتهای اداری و فنی، دکور، نور و صدا و بخش نقاشی و فلزکاری مشغول به کار هستند.
بودجهی این تئاتر تا ٥ یا ٦ سال پیش حدود ٩ ملیون یورو بود که به دلایل کسر بودجه در شهرداری اوبرهاوزن تئاتر را مجبور به صرفهجویی کردند و در حال حاظر بین ٦ تا ٧ میلیون شدهاست، ٩٠٪ این بودجه توسط شهرداری اوبرهاوزن و ١٠٪ بقیه توسط استانداری این ایالت تامین میشود.
این تئاتر دو سالن اجرا و سه سالن تمرین دارد، سالنهای اصلی هر کدام به ترتیب ٤٦٠ و ١٢٠ نفر گنجایش دارد، دو سالن تمرین دارای صحنههایی به بزرگی سالن اجراست و میتوان در آنها دکور نمایش را در ابعاد استاندارد بازسازی کرد. [۱]
تئاتر دیگری که در اینجا به طور مثال به آن اشاره میکنم خانهی تئاتر اشتوتگارت است که از سال ٢٠١٤ با آن همکاری داشته و نمایشنامه «من نفرت نمیورزم» اثر دکتر ابوالعیش را بازی میکنم که تا به حال بیش از ١٠٠ اجرا داشته و اجراهای تا پایان سال ٢٠١٩ برنامهریزی شدهاست.
خانه تئاتر اشتوتگارت یک تئاتر غیردولتی یعنی آزاد یا به تعبیر دیگر خصوصی است. در این تئاتر چهار سالن خصوصی وجود دارد که در مجموع گنجایش ٢٥٠٠ تماشاچی را دارد، بزرگترین سالن حدود ١٢٠٠ نفر و کوچکترین سالن ١٢٠ نفر.
این تئاتر در شهر اشتوتگارت تحت نظر یک هیئت امنا و به ریاست موسس آن اداره میشود و از کمک شهرداری و استانداری در حد ٣٠٪ بودجه خود برخوردار است، بودجه این تئاتر در سال ٢٠١٧ میلادی ٩ میلیون یورو بود. تامین بقیهی بودجه از طریق اسپانسرینگ ( مثلا شرکت اتومبیلسازی مرسدس بنز) تبلیغات و فروش بلیط انجام میگیرد.
در خانه تئاتر اشتوتگارت یک گروه هنرپیشگان شامل ٥ هنرپیشهی ثابت، یک گروه رقص شامل ٨ هنرپیشهی ثابت مشغول به کارند. در صورت لزوم هنرپیشگان و رقصندههای مهمان برای پروژههای مختلف استخدام میشوند. این تئاتر در مجموع بین ١٢٠ تا ١٣٠ نفر شاغل دارد که در بخشهای مختلف هنری و فنی و اداری مشغول به کار هستند.[۲]
مثال سوم: گروه تئاتر دنیا؛ یک گروه تئاتر آزادِ آزاد، یعنی گروه تئاتری که ساختمان و جا برای اجرا و تمرین ندارد و برای پروژههایش باید به سالنهای تئاتر و موسسات دیگر مراجعه کند.
من این گروه تئاتر را در سال ١٩٩٣ میلادی بنا به نیاز آن زمان در شهر کلن تشکیل دادم، این گروه همواره از حضور هنرمندان آلمانی و غیرآلمانی برای اجرای نمایشنامه استفاده کرده و محتوای نمایشنامهها همیشه اجتماعی و سیاسی بوده است. این گروه برای تامین بودجهی پروژههای خود مجبور به دادن درخواست به ادارهی فرهنگ و هنر شهر و موسسات هنری است، به طور مثال برای اجرای نمایشنامهی «هزار و یک شب امروز» در تئاتر اوبرهاوزن که محصول همکاری تئاتر دولتی اوبرهاوزن و گروه تئاتر دنیا بود، درخواستهای متعددی به ادارهی فرهنگ استان، ادارهی فرهنگ شهر، بخش فرهنگی بانک پسانداز اوبرهاوزن داده شد که در مجموع تقریبا ٤٠ هزار یورو تامین بودجه شد و بقیهی بودجه این پروژه که نزدیک به ٥٠ هزار یورو بود توسط تئاتر اوبرهاوزن تامین گردید. البته قابل ذکر است که پروژههای گروه تئاتر دنیا همیشه از این وسعت برخوردار نبوده و اغلب بودجههای آثار اجرایی این گروه بین ١٠ تا ٣٠ هزار یورو بوده است. این گروه بیشتر به همت افراد داوطلب تحت سرپرستی من اداره میشود و فقط کادر هنری که در هر پروژه همکاری میکنند به اندازه کمی دستمزد دریافت میکنند. گروه تئاتر دنیا اعضای ثابتی غیر از خود من ندارد و همکاران بنا بر نیاز پروژه برای همکاری دعوت میشوند و در صورت امکان برای پروژه بعدی همکاری خود را ادامه میدهند. [۳]
نقطه مشترک همهی این تئاترها در آلمان عدم کنترل محتوا و سبک هنری نمایشنامهها توسط دولت و یا اسپانسرها است. آزادی هنرمندان در انتخاب نمایش و نوع اجرا بخش مهم و جداییناپذیر کار تئاتر به طور اخص و کار هنر به طور کلی در آلمان است.
نمایش «من نفرت نمیورزم» بر اساس کتابی به همین نام اثر دکتر عزالدین ابوالعش، تدوین برای صحنه : ارنست کنارک و سیلویا ارم بروستار، محصول خانه تئاتر اشتوتگارت " در یکی دو سال اخیر با فعال شدن احزاب تندروی دست راستی، گاهی سعی در محدود کردن محتوای تئاترهای دولتی و خواست آنها مبنی بر پرداختن به مسائل ناسیونالیستی شدهاست که خوشبختانه در این موارد نیز آنها موفق نبوده و وجود قوانین دموکراتیک بقا و آزادی هنر را تضمین کرده و میکند."
عزیزی: آیا اعتقاد به حمایت دولتی از تئاتر به معنای حذف سرمایهگذاریهای خصوصی در تئاتر است؟ این دو نوع سرمایه چطور در تئاتر آلمان کنار همدیگر صحنهگردانی میکنند؟
بهبودی: پاسخ این سوال کاملا منفی است، جایگاه و وظیفه تئاترهای خصوصی و تئاترهای دولتی، همانطور که سعی کردم در پاسخ به سوال اول و دوم توضیح دهم، کاملا مشخص و تعریف شده و شفاف است. هر چند که مرز و دیوار آهنینی بین آنها کشیده نشده و گاهی بنا بر نوع انتخاب نمایشنامهها یا راههای تامین بودجه به همدیگر نزدیک میشوند و حتی با هم همکاری میکنند.
عزیزی: شما در جشنوارهی تئاترهای غیردولتی هایدلبرگ جایزهی تماشاگران را کسب کردهاید. این جشنواره چه نوع جشنوارهایست و چرا نام آن جشنوارهی تئاتر غیردولتی است؟
بهبودی: من در سال ٢٠١٧ در بیستمین جشنواره تئاترهای آزاد هایدلبرگ موفق به دریافت جایزه تماشاگران و در سال ٢٠١٥ در چهارمین جشنوارهی تئاترهای خصوصی در هامبورگ موفق به دریافت جایزهی «مونیکا بلایب تروی» در بخش تراژدی معاصر شدم.
من در اینجا سعی میکنم با توضیح کوتاهی تصویر نسبتا روشنی از جشنوارههای تئاتر در آلمان ارائه بدهم .
در کشور آلمان سالانه جشنوارههای تئاتر زیادی برگزار میشود که هر کدام خصوصیات خود را داشته و بر اساس آییننامهی تدوینشدهی آن جشنواره نمایشنامهها انتخاب و دعوت میشوند.
به جرأت میتوان جشنوارهی «دیدار تئاتری برلین» را که هر سال در ماه می و جون در برلین برگزار میشود از مهمترین و برجستهترین جشنوارهها دانست. نمایشنامههایی که به این جشنواره دعوت میشوند، گل سرسبد یک سال تئاتر در کشورهای آلمانی زبان (آلمان، اتریش و سوئیس) هستند. هر ساله ١٢ نمایشنامه از این سه کشور، که توسط یک هیئت ژوری انتخاب شدهاند، به این جشنواره دعوت میشوند و در پایان جشنواره هیئت داوران دیگری جوایزی به بهترین نمایشنامه، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر مرد و زن و همچنین بهترینهای عوامل دیگر مثل لباس، صحنه، موزیک و متن تقدیم میکنند. به زبان دیگر میشود گفت که نمایشنامههایی که به این جشنواره دعوت میشوند به کعبهی آمال تئاتری خود رسیدهاند و برندگان جوایز خدایان تئاتر آن فصل تئاتری هستند.
نکتهی قابل توجه در اینجا دولتی بودن نود و نه و نه دهم درصد تئاترهایی است که نمایشنامههای آنها به این جشنواره دعوت شده و میشوند.
از طرف دیگر، تئاترهای خصوصی که خود صاحب محل اجرا، تمرین و کادر اداری و هنری هستند و از کیفیت و اسم و رسم خوبی نیز برخودارند، از ٧ سال پیش، دست به برگزاری جشنوارهی تئاترهای خصوصی زدهاند که سالانه در ماه جون و جولای در هامبورگ برگزار میشود. در این جشنواره هم ١٢ نمایشنامه از کشورهای آلمانیزبان در سه ژانر تراژدی معاصر، کلاسیک و کمدی؛ یعنی از هر ژانر چهار نمایشنامه انتخاب و به جشنواره دعوت میشوند و در پایان جشنواره، جایزه «مونیکا بلایب تروی» به بهترین نمایشنامهی هر ژانر اهدا میشود.
این جشنواره بعد از جشنوارهی دیدار تئاتری برلین، یکی از معتبرترین جشنوارههای آلمان است.
تئاترهای آزاد و خصوصی که خود محل اجرا و تمرین ندارند و آنها را تئاترهای آزاد آزاد مینامند، ٢١ سال پیش اقدام به برگزاری جشنوارهای خاص این نوع تئاترها کردند، محل برگزاری این جشنواره شهر هایدلبرگ آلمان است و هر ساله در ماههای اکتبر و نوامبر تدارک دیده میشود.
علاوه بر این جشنوارهها جشنوارههای متعدد دیگری در سطح استانها برگزار میشود که بعضی از آنها کاراکتر اروپایی داشته و از پرستیژ خاصی برخوردارند، جشنوارهی هنر سهگانهی منطقهی روهرر (شهرهایی که در اطراف رودخانه روهرر قرار دارند، به این نام معروفند) از این نوع هستند.
عزیزی: آیا دولت آلمان بابت حمایت از تئاتر، نظارتی بر محتوا یا فرم اجرا دارد؟ حمایتهای مالی به چه اجراهایی و بر چه اساسی صورت میگیرد؟
بهبودی: پاسخ این سوال هم کاملا منفی است همانطوری که در توضیحات مربوط به تئاترهای دولتی عرض کردم دولت هیچ نظارتی بر محتوا و نحوه اجرا نداشته و فقط پیگیر سیاستهای فرهنگی در سطح کلی است، البته به ندرت مواردی پیش آمده که کلیساها و مراجع مذهبی سعی در جلوگیری از اجرای یک نمایشنامه کردهاند که خوشبختانه هنرمندان با حمایت قانون و دولت موفق به دفع چنین سانسورهایی شده و از حق آزادی هنر دفاع کردهاند.
در یکی دو سال اخیر با فعال شدن احزاب تندروی دست راستی، گاهی سعی در محدود کردن محتوای تئاترهای دولتی و خواست آنها مبنی بر پرداختن به مسائل ناسیونالیستی شدهاست که خوشبختانه در این موارد نیز آنها موفق نبوده و وجود قوانین دموکراتیک بقا و آزادی هنر را تضمین کرده و میکند.
عزیزی: در تئاتر آلمان عموما مخاطب از چه قشری است؟ آیا میان مخاطب تئاتر خصوصی و تئاتر مورد حمایت دولت تفاوت وجود دارد؟ تفاوت قیمت بلیت این دو نوع تئاتر در چه حدودی است؟
بهبودی: مخاطبین تئاتر در آلمان بسیار متنوع هستند، ٥٠٪ تا ٧٠٪ مخاطبان را قشر متوسط و قشر متوسط مرفه تشکیل میدهند، ١٠٪ تا ٣٠٪ مخاطبان را دانشجویان تشکیل میدهند، با توجه به متغیر بودن این درصدها حدود ٥٪ تا ١٠٪ تماشاگران از قشرهای دیگر جامعهاند.
از آنجایی که تئاترهای خصوصی و غیردولتی در آلمان بسیار متنوع هستند و آثاری که در آنها ارائه میشود همهی ژانرهای تئاتر را دربر میگیرد، تفکیک مخاطبان بسیار دشوار و تقریبا غیرممکن است.
شهرهای مختلف در آلمان با توجه به متفاوت بودن شهروندان خواستهها و نیازهای هنری مختلف و متفاوتی دارند. به طور مثال شهرهایی که تعداد دانشجویان در آنها زیاد است، این خصوصیت در تدوین برنامهی تئاتری برای تئاتر آن شهر در نظر گرفته میشود. یا شهرهایی که از نظر مالی توانایی بیشتری برای تامین بودجه دارند، طبیعتا امکان برنامهریزی برای اقشار مختلف را داشته و میتوانند در جذب مخاطبان موفقتر باشند.
تا چند سال پیش دبیرستانها موظف بودند در مواد درسی به تئاتر نیز بپردازند و یکی دو نمایشنامه را در یکی از تئاترهای معتبر انتخاب و تماشا کنند و دانشآموزان موظف بودند آن نمایشنامهها را بخوانند و بعد از دیدن دربارهی آن مقاله یا نقدی بنویسند و نمرهی آن در کارنامهیشان درج میشد. اما چند سالی است که این کار داوطلبانه انجام میشود.
از طرف دیگر در آلمان تئاترهای زیادی به کار تئاتر برای کودکان و نوجوانان میپردازند، همهی تئاترهای دولتی در برنامهی سالانهی خود چندین نمایشنامه را به کودکان و نوجوانان اختصاص میدهند و یک نمایشنامهی بزرگ را برای فصل زمستان که مصادف با سال نو مسیحی است تدارک میبینند و مدارس با برنامهریزی قبلی، دانشآموزان را به دیدن این نمایش میبرند.
من در زمانی که در تئاتر دولتی اوبرهاوزن مشغول به کار بودم در نمایشهای زیادی از این سنخ بازی کردم که تعداد اجراهای آن در یک محدوده زمانی دو تا سه ماهه بین ٥٠ تا ٧٠ اجرا بود.
کودکان و نوجوانان با این سیاست فرهنگی به مرور با تئاتر آشنا شده و بعدها مخاطبان تئاتر را تشکیل میدهند.
در پاسخ به یکی از سوالهای قبلی اشارهای به قیمت بلیط تئاترها داشتهام.
قیمت این بلیطها در آلمان بسیار متنوع است، طبیعتا تئاترهای دولتی با توجه به دریافت کمک و تامین بودجه میتوانند قیمتهای مناسبتری ارائه دهند، اما مسئله دیگری که در آلمان در قیمتگذاری بلیطها نقش دارد توانایی مالی متفاوت مردم و دولتهای محلی در نقاط مختلف آلمان است. به طور مثال در شهرهای جنوبی آلمان که رونق اقتصادی بهتری از شهرهای غربی و شرقی دارند قیمت بلیطها مخصوصا در تئاترهای خصوصی بین ٢٠ تا ٣٠ درصد گرانتر است، در اینجا میتوان به طور مثال از شهرهای مونیخ، اشتوتگارت، هایدلبرگ و هامبورگ نام برد.
لازم به یادآوری است که در همهی تئاترهای دولتی و در برخی از تئاترهای خصوصی افراد کمدرآمد که زیر پوشش دولت هستند و همهی دانشجویان و دانشآموزان از تخفیف ویژه برای تهیه بلیط برخوردارند و بین ٥٠ تا ٣٠ درصد بهای بلیط به آنها تخفیف داده میشود.
" مثال یکی از تغییرات بنیادی که در این سیاستگذاری کلان لازم است، برنامهریزی نوین برای آموزش تئاتر در ایران است."
عزیزی: شما به مدت ۸ سال ریاست سندیکای تئاتر اوبرهاوزن را به عهده دارید. وظیفهی این سندیکا چیست؟ چه قدرتهای اجرایی یا حقوقی دارد و با چه نهادهای دولتی همکاری میکند؟
بهبودی: اجازه بدهید در اینجا یک سوتفاهم را توضیح بدهم، من رئیس این سندیکا در تئاتر اوبرهاوزن نیستم، بلکه از طرف اعضای این سندیکا به مدت ٨ سال در این تئاتر به عنوان مدیر و نمایندهی آنها انتخاب شدم و در این مدت از طرف آنها و بقیهی کارکنان تئاتر طرف صحبت مدیریت تئاتر بوده و در جلسات استانی و سراسری کشوری شرکت میکردم و در تدوین قوانین جدید نقش داشتم.
سندیکای همکاران صحنهای تئاتر در آلمان (GDBA)در سال ١٨٧١ تشکیل و محافظ همهی حقوق تمام کسانی است که در عرصههای مختلف تئاتر مشغول به کار هستند، این عرصهها شامل تئاتر، رقص، اپرا، باله، ارکستر، دوبله و تکنیک میشود.
تمام قوانین مربوط به این مشاغل توسط این سندیکا و سندیکای کارفرمایان تئاتر( تاسیس ١٨٤٦) تدوین، تصویب و لازمالاجراست و دادگاههای خاص به موارد اختلاف رسیدگی کرده و حکم صادر میکنند.
مواردی که توسط این دو سندیکا بحث شده و سرانجام قانونی میشوند عبارتند از :
قراردادهای کاری که در آنها سطح حقوق و شرایط کار از قبیل ساعات و حجم کار و استراحتهای لازم روزانه، هفتگی و ماهانه و بالاخره تعطیلات سالانه تعریف شده و لازمالاجراست.
این دو سندیکا در دیدارهای سالانه یا دوسال یکبار دربارهی سطح حقوق و توازن آن با در نظر گرفتن درصد تورم و رشد اقتصادی و درآمد ناخالص ملی و مسائل موجود دیگر صحبت میکنند و توافقهای آنها بصورت قانون به دولت و تئاترها ابلاغ میشود.
قوانین و مصوبات این سندیکاها مختص اعضای سندیکا نیست و همهی کسانی که در شغلهای صحنهای مشغول به کارند تحت پوشش این سندیکا هستند.
اعضای سندیکا توسط نمایندگان خود در سیاستگذاریهای سندیکا و از آن طریق سیاستهای فرهنگی کل کشور نقش فعالی دارند.
حق عضویت اعضا ١٪ حقوق ماهانه است و برای کسانی که در تئاترهای دولتی کار میکنند مستقیما از حقوق ماهانه کسر و به حساب سندیکا واریز میشود، بقیهی اعضا یعنی کسانی که به طور آزاد کار میکنند سطح حقوق خود را اعلام و بر اساس آن حق عضویت خود را پرداخت میکنند، اعضای بیکار برای تداوم عضویتشان مبلغ ناچیزی را (٧ یورو) به عنوان حداقل حق عضویت پرداخت میکنند.
چنانچه عضوی نیاز به مشاوره حقوقی داشته باشد و یا حتی برای حل اختلاف نیاز به رجوع به دادگاه داشته باشد وکلای سندیکا بدون دریافت هزینه این خدمات را به او ارائه میکنند.
سندیکای تئاتر همچنین اقدام به تاسیس صندوق بازنشستگی کرده که این صندوق علاوه بر صندوق بازنشستگی دولتی از اعضا در هنگام بازنشستگی حمایت میکند.
سندیکای تئاتر آلمان ارتباط گستردهای با سندیکاهای جهان مخصوصا کشورهای اروپایی دارد و عضو سندیکای جهانی است.[۴]
عزیزی: شما به عنوان یک کارگردان کدام یک را انتخاب میکنید؟ کارگردانی اجرایی با حمایت دولتی یا با سرمایههای خصوصی؟ چرا؟
بهبودی: به این سوال نمیشود به طور کلی پاسخ گفت و من باز میخواهم قدری در این مورد توضیح بدهم.
انتخاب یک تئاتر برای کارگردانی یک نمایشنامه در آلمان بسیار پیچیده است، چون این تئاترها هستند که کارگردانها را انتخاب میکنند و نه کارگردانها، البته در این مورد هم استثناهایی وجود دارد، شاید به جرأت بتوان گفت که تعداد انگشت شماری کارگردان (حدود ١٠ نفر) در کشورهای آلمانیزبان وجود دارند که میتوانند بنا به اعتباری که در حال حاضر دارند تئاتری را که میخواهند در آنجا نمایشی را کارگردانی کنند، انتخاب کنند.
معمولا پیدا کردن شانس کارگردانی در تئاترهای دولتی مشکلتر است. چون تئاترهای دولتی از امکانات مالی و انسانی بیشتری برخوردار بوده و این ارجحیت شامل تعداد معدودی تئاتر خصوصی یا غیردولتی هم میشود که آنها هم میتوانند از نظر امکانات با تئاترهای دولتی رقابت کنند.
من در طول بیش از ١٧ سالی که در تئاتر دولتی اوبرهاوزن مشغول به کار بودم ٧ نمایش و پروژههای مختلف از جمله شب شعر، بحثهای فرهنگی و سیاسی را تدارک و کارگردانی کردم. البته ممکن است این تعداد برای مدت ١٧ سال کم به نظر بیاید، ولی من هم زمان هنرپیشه بودهام و در این زمان در بیش از ١٠٠ نمایش نقش ایفا کردهام. برنامهریزی در تئاترهای دولتی و تئاترهای خصوصی معتبر در آلمان خیلی بلندمدت است. به طور مثال من در حال تدارک مقدمات کارگردانی نمایشی هستم، که از تاریخ ٢٣ آوریل ٢٠٢٠ در یکی از تئاترهای معتبر آلمان به روی صحنه خواهد رفت.
عزیزی: با شناختی که از تئاتر ایران دارید، اگر مسئولیت اجرایی (از لحاظ سیاستگذاری کلان) در تئاتر ایران به عهده داشتید اولویت شما برای بهبود شرایط تئاتر کشور چه بود؟
بهبودی: تئاتر ایران مملو از نیروهای با استعداد و علاقمند و کاریست. این نیروها فقط میتوانند در بستر یک برنامهریزی زیر بنایی (سیاستگذاری کلان) شکوفا شوند و حداکثر بازدهی خود را داشته باشند. یک ضربالمثل آلمانی میگوید آدم نباید دوباره چرخ را اختراع بکند، بدین معنی که چرخ قرنها پیش اختراع شده و همه میتوانند از مزایای آن استفاده کنند.
حال میشود گفت که این سیاستگذاری کلان در کشورهای پیشرفتهای چون آلمان سالهاست که تدوین و تجربه شدهاست و میشود با بهرهوری از آن و تطبیق مسائل ملی و بومی و فرهنگی ایران، بستر راه پیشرفت تئاتر ایران را فراهم کرد.
من در طی سالهای متمادی نشستهایی با مسئولان تئاتری پیشین در ایران داشته و طرحهایی را برای تدوین این سیاستگذاری کلان تقدیم کردهام که متاسفانه به خاطر عدم ثبات و تداوم مدیریت تئاتر در ایران و مسائل سیاسی، هیچگاه این ایدهها جنبهی عملی پیدا نکردهاند.
برای مثال یکی از تغییرات بنیادی که در این سیاستگذاری کلان لازم است، برنامهریزی نوین برای آموزش تئاتر در ایران است.
آبان ۱۳۹۷
مصاحبه گروه تئاتری اکزیت بامحمد علی بهبودی بازیگرایرانی آلمانی
عزیزی: به عنوان سوال اول بهتر است اول بدانیم چرا دولت آلمان از تئاتر حمایت میکند؟ این حمایت چه فایدهای برای دولت دارد؟ حمایت دولت از تئاتر به چه صورت است؟ آیا تنها حمایت مالی است؟
بهبودی: فرهنگ و هنر از دیرباز جایگاه خاصی در جامعه آلمان و کشورهای همجوار آلمانیزبان داشته و بدین سبب دولتهای منتخب مردم خود را موظف میبینند که از همه حرکتهای فرهنگی و هنری مخصوصا از تئاتر حمایت کنند و در بودجه سألانه خود هزینه این حمایت مالی را در نظر داشته باشند. یکی از سرگرمیهای مهم قشر متوسط و مرفه آلمان، رفتن به تئاتر است. تئاتر یکی از راهکارهای مهم آموزش و تعالی فرهنگ جامعه به حساب میآید و دولت قسمت اعظم تامین این بودجه را به عهده میگیرد و با حمایت از تئاتر، توجه خود به خواستهی شهروندان را نشان میدهد. در قانون اساسی آلمان هم حمایت از فرهنگ و هنر و آموزش و تعالی آن به عنوان یک اصل تاکید و تدوین شدهاست.
دولت آلمان با سیستم فدرال انتخاب و تعریف شده، یعنی وظایف دولت مرکزی و دولتهای محلی (استانی) در قوانین کاملا مشخص است و هرکدام بخشهای خاص خود را سیاستگذاری و اجرا میکنند.
بخش فرهنگ، هنر و آموزش و پرورش از وظایف استانی است و دولتهای محلی موظف به تدوین برنامه و تامین بودجه هستند.
بنا به تقسیمبندی بالا در آلمان تئاتر دولتی به سه بخش تقسیم میشود، بخش اول تئاتر دولتی با بودجه دولت مرکزی، بخش دوم تئاتر دولتی با بودجه استانی و بخش سوم تئاتر دولتی با بودجه شهری یا شهرداری است.
تئاترهای بخش اول در بخشی از استانها تشکیل شده و بودجه آنها از طرف دولت مرکزی تامین میشود، این بودجه شامل در اختیار گذاشتن سالنهای تمرین و اجرا، حفظ و نگهداری و مرمت آنها و به روز کردن امکانات فنی از یک طرف و تامین بودجه عوامل، یعنی رییس و کارمندان تئاتر، هنرپیشهها، دراماتورژها، مسئولیت تبلیغات و رسانه و بالاخره مسئولین امور فنی و کارکنان آنها است. این تئاترهای تحت پوشش دولت معمولا از بودجه خیلی خوبی برخوردار هستند و کیفیت و کمیت کار هنری آنها برای دولت مرکزی بسیار اهمیت داشته و جنبهی پرستیژ برای دولت مرکزی دارند. به طور مثال این تئاترهای دولت مرکزی در برلین، هامبورگ، مونیخ، زاربوکن، درسدن و لایپزیک فعال هستند.
تئاترهای دولتی با بودجه استانی در شهرستانهای مختلفی در استانها مستقرند و وظایف آنها، تامین اجراهای تئاتر در شهرستانهای آن استان هست که خود آن شهرستانها تئاتر شهر ندارند. تعداد این نوع تئاترها در هر استان بستگی به بزرگی آن استان دارد و بین یک تا سه تئاتر در هر استان موجود است.
بخش سوم شامل تئاترهای دولتی شهرمیشود که همانطوری که از نامش معلوم است بودجه آن توسط شهرداری این شهر تأمين میشود. این نوع تئاتر بیش از همه در آلمان متداول بوده و برای مردم و سا کنين اين شهرها از اهميت فراوان برخوردار است.
نمایش «در آن طرف دیوار» بر اساس فیلمی به همین نام اثر فتیح اکین، محصول تئاتر استانی کاسترپ راوکسل
" نقطه مشترک همهی این تئاترها در آلمان عدم کنترل محتوا و سبک هنری نمایشنامهها توسط دولت و یا اسپانسرها است. آزادی هنرمندان در انتخاب نمایش و نوع اجرا بخش مهم و جداییناپذیر کار تئاتر به طور اخص و کار هنر به طور کلی در آلمان است."
از نظر نوع چارت سازمانی و سازماندهی همهی این تئاترها تقریبا یکسان عمل میکنند. مدیران تئاتر توسط یک کمسیون ویژه، تحت نظر مسئول فرهنگی آن شهر یا استان انتخاب میشود و بعد از انتخاب با او قرارداد ٥ ساله منعقد شده و سپس او به انتخاب همکاران هنری شامل، دراماتورژها، هنرپیشهها، کارگردانان، طراحان صحنه و لباس و همکاران اداری شامل مسئول برنامهریزی هنری، مسئول روابط عمومی و رسانهها میپردازد. چنانچه تماشاگران و مسئولین فرهنگی و سیاسی شهر از کار رئیس تئاتر بعد از گذشت سه تا سه سال و نیم راضی باشند قرارداد او تمدید میشود و او و همکارانش میتوانند به کار خود ادامه بدهند و در غیر این صورت مجددا کمسیون ویژهای برای انتخاب رئیس جدید تشکیل میشود. این رئیس، پس از پایان ٥ سال قرارداد رئیس قبلی کار خود را شروع میکند.
در اینجا لازم به یادآوریست که مسئولین اداره فرهنگ و هنر و مسئولین سیاسی هیچگاه حق دخالت در برنامهریزی و اداره تئاتر را ندارند، فقط سالی یکبار چند ماه قبل از اعلام برنامهی هنری سال بعد، این برنامه در کمسیون فرهنگی و هنری مجلس آن شهر یا استان معرفی میشود.
عزیزی: آیا در تئاتر آلمان تئاترهای با سرمایههای خصوصی هم اجرا میشوند؟ در اولین مواجههی مخاطب با این دو نوع تئاتر چه تفاوتهایی قابل مقایسه است؟ آیا تئاتر دولتی آلمان اجراهایی آوانگاردتر و پیشروترند یا تئاترهای خصوصی؟
بهبودی: در پاسخ به سوال اول چارت سازمانی تئاترهای دولتی را برای شما توضیح دادم و فکر میکنم در پاسخ به سوال دوم باید درباره تشکیلات و چارت سازمانی تئاتری غیردولتی یا آن طوری که در ایران متداول است تئاترهای خصوصی توضیحاتی تقدیم کنم.
تئاترهای غیردولتی در آلمان به دو دسته تقسیم میشوند:
بخش اول شامل تئاترهایی هستند که در رپرتوار خود برنامههای کمدی بلوار یا تئاتر موزیکال ارائه میکنند، این نوع تئاترها یا کاملا از کمک دولتی بیبهره هستند یا مقدار کمک دولتی به آنها خیلی ناچیز است، سرمایهی این تئاترها از سرمایهی خصوصی، اسپانسرینگ و تبلیغات و فروش بلیط تامین میشود و به همین دلیل بلیطها معمولا دو تا چهار برابر تئاترهای دولتی هستند، یعنی اگر متوسط قیمت بلیط یک تئاتر دولتی ٢٠ یورو باشد، در تئاتر مشابه خصوصی بلیط آن بین ٦٠ تا ١٠٠ یورو خواهد بود. برای مثال تئاترهایی چون بینوایان و اولیورتوریست که اخیرا در ایران اجرا شده در این دسته میگنجند.
بخش دوم تئاترهای خصوصی یا آزاد در آلمان خود به دو دسته تقسیم میشوند:
بخش اول تئاترهای آزاد و غیردولتی که دارای سالن اجرا و تمرین هستند، این نوع تئاترها در آلمان خیلی گوناگون بوده و بسیار متداول هستند، بودجهی این تئاترها، بنا به کیفیتی که ارائه میکنند و جایگاهی که در عرصهی تئاتر یک شهر یا استان دارند، تا حدود ٣٠٪ از طرف شهرداری و استانداری آن شهر و استان تامین میشوند و برای ٧٠٪ بقیه باید مدیریت تئاتر از راه فروش بلیط تبلیغات و اسپانسرینگ اقدام نماید. این نوع تئاترها برای بهرهبرداری از آن بودجه و حمایت دولتی باید یک برنامهی بلندمدت برای حداقل ٥ سال و یک برنامهی کوتاهمدت برای یک سال تئاتری ارائه دهند تا برای اساس هزینههای آن برنامه شامل کمک دولتی گردند.
نمایش « گزارش برای آکادمی » اثر کافکا محصول تئاتر دولتی اوبرهاوزن
" تئاترهای دولتی کمتر باید به فروش گیشه فکر کنند و به همین جهت انتخاب نمایشنامهها بیشتر بر مبنای خط هنری و مسائل اجتماعی و فرهنگی صورت میگیرد.“
بخش دوم تئاترهای خصوصی شامل تئاترهایی میشود که خود دارای سالن تمرین و اجرا نبوده و باید از سالنها و امکانات تئاترها و موسسات دیگر استفاده کنند. این تئاترها هم میتوانند برای پروژههای سالانهی خود درخواست کمک دولتی از اداره فرهنگ وهنر آن شهر یا از موسسات فرهنگی وابسته به بانکها، کلیساها و احزاب کنند، که باز هم در اینجا با توجه به برنامهی ارائهشده و جایگاه گروه تئاتر در آن شهر از آنها حمایت میشود. لازم به یادآوری است که حمایت دولتی از این نوع گروهها با حمایت دولت از تئاترهای دولتی قابل مقایسه نیست و فرق فاحشی در سطح تامین بودجه وجود دارد، برای مثال اگر برای تولید یک نمایشنامه در تئاتر دولتی ٨٠ تا ١٠٠ هزار یورو تخمین بودجه شده باشد، ١٠٠٪ آن را دولت تامین میکند، در حالی که برای تولید یک نمایشنامه در یک تئاتر خصوصی آزاد بین ١٠ تا ٣٠ هزار یورو در نظر گرفته میشود که دولت حد اکثر ١٠٪ تا ٣٠٪ این بودجه را کمک خواهد کرد.
من نمیدانم منظور شما از تئاتر اوانگارد چیست؟ فقط میدانم که تئاترهای دولتی کمتر باید به فروش گیشه فکر کنند و به همین جهت انتخاب نمایشنامهها بیشتر بر مبنای خط هنری و مسائل اجتماعی و فرهنگی صورت میگیرد، در حالی که تئاترهای خصوصی مخصوصا آنهایی که از حمایت دولت استفاده نمیکنند باید فروش را در نظر بگیرند و برنامههایی را در رپرتوار داشته باشند که ادامهی کار را برای آنها ممکن کند.
در اینجا سه مثال برای شما از سه تئاتر مختلف خواهم گفت تا مسائل کمی ملموستر شود.
همانطوری که میدانید من بیش از ١٧ سال در تئاتر دولتی شهر اوبرهاوزن به عنوان هنرپیشه و کارگردان مشغول کار بودم، تئاتر اوبرهاوزن یک تئاتر نسبتا کوچک هست و در مجموع حدود ٢٠٠ تا ٢٢٠ نفر شاغل دارد که از این تعداد ٢٠ نفر هنرپیشه چهار نفر دراماتورژ، ٧ یا ٨ نفر دستیار کارگردان، لباس و صحنه یک نفر، مسئول برنامهریزی هنری و یک نفر مسئول روابط عمومی و تبلیغات و کارگردانها و طراحان صحنه و لباس به طور قراردادی برای هر پروژه قرارداد میبندند و در راس همهی اینها یک رئیس هنریست که تمام تصمیمگیریهای هنری با نظر و مسئولیت او انجام میشود و در اکثر مواقع او کارگردان هم هست. بقیهی افراد در قسمتهای اداری و فنی، دکور، نور و صدا و بخش نقاشی و فلزکاری مشغول به کار هستند.
بودجهی این تئاتر تا ٥ یا ٦ سال پیش حدود ٩ ملیون یورو بود که به دلایل کسر بودجه در شهرداری اوبرهاوزن تئاتر را مجبور به صرفهجویی کردند و در حال حاظر بین ٦ تا ٧ میلیون شدهاست، ٩٠٪ این بودجه توسط شهرداری اوبرهاوزن و ١٠٪ بقیه توسط استانداری این ایالت تامین میشود.
این تئاتر دو سالن اجرا و سه سالن تمرین دارد، سالنهای اصلی هر کدام به ترتیب ٤٦٠ و ١٢٠ نفر گنجایش دارد، دو سالن تمرین دارای صحنههایی به بزرگی سالن اجراست و میتوان در آنها دکور نمایش را در ابعاد استاندارد بازسازی کرد. [۱]
تئاتر دیگری که در اینجا به طور مثال به آن اشاره میکنم خانهی تئاتر اشتوتگارت است که از سال ٢٠١٤ با آن همکاری داشته و نمایشنامه «من نفرت نمیورزم» اثر دکتر ابوالعیش را بازی میکنم که تا به حال بیش از ١٠٠ اجرا داشته و اجراهای تا پایان سال ٢٠١٩ برنامهریزی شدهاست.
خانه تئاتر اشتوتگارت یک تئاتر غیردولتی یعنی آزاد یا به تعبیر دیگر خصوصی است. در این تئاتر چهار سالن خصوصی وجود دارد که در مجموع گنجایش ٢٥٠٠ تماشاچی را دارد، بزرگترین سالن حدود ١٢٠٠ نفر و کوچکترین سالن ١٢٠ نفر.
این تئاتر در شهر اشتوتگارت تحت نظر یک هیئت امنا و به ریاست موسس آن اداره میشود و از کمک شهرداری و استانداری در حد ٣٠٪ بودجه خود برخوردار است، بودجه این تئاتر در سال ٢٠١٧ میلادی ٩ میلیون یورو بود. تامین بقیهی بودجه از طریق اسپانسرینگ ( مثلا شرکت اتومبیلسازی مرسدس بنز) تبلیغات و فروش بلیط انجام میگیرد.
در خانه تئاتر اشتوتگارت یک گروه هنرپیشگان شامل ٥ هنرپیشهی ثابت، یک گروه رقص شامل ٨ هنرپیشهی ثابت مشغول به کارند. در صورت لزوم هنرپیشگان و رقصندههای مهمان برای پروژههای مختلف استخدام میشوند. این تئاتر در مجموع بین ١٢٠ تا ١٣٠ نفر شاغل دارد که در بخشهای مختلف هنری و فنی و اداری مشغول به کار هستند.[۲]
مثال سوم: گروه تئاتر دنیا؛ یک گروه تئاتر آزادِ آزاد، یعنی گروه تئاتری که ساختمان و جا برای اجرا و تمرین ندارد و برای پروژههایش باید به سالنهای تئاتر و موسسات دیگر مراجعه کند.
من این گروه تئاتر را در سال ١٩٩٣ میلادی بنا به نیاز آن زمان در شهر کلن تشکیل دادم، این گروه همواره از حضور هنرمندان آلمانی و غیرآلمانی برای اجرای نمایشنامه استفاده کرده و محتوای نمایشنامهها همیشه اجتماعی و سیاسی بوده است. این گروه برای تامین بودجهی پروژههای خود مجبور به دادن درخواست به ادارهی فرهنگ و هنر شهر و موسسات هنری است، به طور مثال برای اجرای نمایشنامهی «هزار و یک شب امروز» در تئاتر اوبرهاوزن که محصول همکاری تئاتر دولتی اوبرهاوزن و گروه تئاتر دنیا بود، درخواستهای متعددی به ادارهی فرهنگ استان، ادارهی فرهنگ شهر، بخش فرهنگی بانک پسانداز اوبرهاوزن داده شد که در مجموع تقریبا ٤٠ هزار یورو تامین بودجه شد و بقیهی بودجه این پروژه که نزدیک به ٥٠ هزار یورو بود توسط تئاتر اوبرهاوزن تامین گردید. البته قابل ذکر است که پروژههای گروه تئاتر دنیا همیشه از این وسعت برخوردار نبوده و اغلب بودجههای آثار اجرایی این گروه بین ١٠ تا ٣٠ هزار یورو بوده است. این گروه بیشتر به همت افراد داوطلب تحت سرپرستی من اداره میشود و فقط کادر هنری که در هر پروژه همکاری میکنند به اندازه کمی دستمزد دریافت میکنند. گروه تئاتر دنیا اعضای ثابتی غیر از خود من ندارد و همکاران بنا بر نیاز پروژه برای همکاری دعوت میشوند و در صورت امکان برای پروژه بعدی همکاری خود را ادامه میدهند. [۳]
نقطه مشترک همهی این تئاترها در آلمان عدم کنترل محتوا و سبک هنری نمایشنامهها توسط دولت و یا اسپانسرها است. آزادی هنرمندان در انتخاب نمایش و نوع اجرا بخش مهم و جداییناپذیر کار تئاتر به طور اخص و کار هنر به طور کلی در آلمان است.
نمایش «من نفرت نمیورزم» بر اساس کتابی به همین نام اثر دکتر عزالدین ابوالعش، تدوین برای صحنه : ارنست کنارک و سیلویا ارم بروستار، محصول خانه تئاتر اشتوتگارت " در یکی دو سال اخیر با فعال شدن احزاب تندروی دست راستی، گاهی سعی در محدود کردن محتوای تئاترهای دولتی و خواست آنها مبنی بر پرداختن به مسائل ناسیونالیستی شدهاست که خوشبختانه در این موارد نیز آنها موفق نبوده و وجود قوانین دموکراتیک بقا و آزادی هنر را تضمین کرده و میکند."
عزیزی: آیا اعتقاد به حمایت دولتی از تئاتر به معنای حذف سرمایهگذاریهای خصوصی در تئاتر است؟ این دو نوع سرمایه چطور در تئاتر آلمان کنار همدیگر صحنهگردانی میکنند؟
بهبودی: پاسخ این سوال کاملا منفی است، جایگاه و وظیفه تئاترهای خصوصی و تئاترهای دولتی، همانطور که سعی کردم در پاسخ به سوال اول و دوم توضیح دهم، کاملا مشخص و تعریف شده و شفاف است. هر چند که مرز و دیوار آهنینی بین آنها کشیده نشده و گاهی بنا بر نوع انتخاب نمایشنامهها یا راههای تامین بودجه به همدیگر نزدیک میشوند و حتی با هم همکاری میکنند.
عزیزی: شما در جشنوارهی تئاترهای غیردولتی هایدلبرگ جایزهی تماشاگران را کسب کردهاید. این جشنواره چه نوع جشنوارهایست و چرا نام آن جشنوارهی تئاتر غیردولتی است؟
بهبودی: من در سال ٢٠١٧ در بیستمین جشنواره تئاترهای آزاد هایدلبرگ موفق به دریافت جایزه تماشاگران و در سال ٢٠١٥ در چهارمین جشنوارهی تئاترهای خصوصی در هامبورگ موفق به دریافت جایزهی «مونیکا بلایب تروی» در بخش تراژدی معاصر شدم.
من در اینجا سعی میکنم با توضیح کوتاهی تصویر نسبتا روشنی از جشنوارههای تئاتر در آلمان ارائه بدهم .
در کشور آلمان سالانه جشنوارههای تئاتر زیادی برگزار میشود که هر کدام خصوصیات خود را داشته و بر اساس آییننامهی تدوینشدهی آن جشنواره نمایشنامهها انتخاب و دعوت میشوند.
به جرأت میتوان جشنوارهی «دیدار تئاتری برلین» را که هر سال در ماه می و جون در برلین برگزار میشود از مهمترین و برجستهترین جشنوارهها دانست. نمایشنامههایی که به این جشنواره دعوت میشوند، گل سرسبد یک سال تئاتر در کشورهای آلمانی زبان (آلمان، اتریش و سوئیس) هستند. هر ساله ١٢ نمایشنامه از این سه کشور، که توسط یک هیئت ژوری انتخاب شدهاند، به این جشنواره دعوت میشوند و در پایان جشنواره هیئت داوران دیگری جوایزی به بهترین نمایشنامه، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر مرد و زن و همچنین بهترینهای عوامل دیگر مثل لباس، صحنه، موزیک و متن تقدیم میکنند. به زبان دیگر میشود گفت که نمایشنامههایی که به این جشنواره دعوت میشوند به کعبهی آمال تئاتری خود رسیدهاند و برندگان جوایز خدایان تئاتر آن فصل تئاتری هستند.
نکتهی قابل توجه در اینجا دولتی بودن نود و نه و نه دهم درصد تئاترهایی است که نمایشنامههای آنها به این جشنواره دعوت شده و میشوند.
از طرف دیگر، تئاترهای خصوصی که خود صاحب محل اجرا، تمرین و کادر اداری و هنری هستند و از کیفیت و اسم و رسم خوبی نیز برخودارند، از ٧ سال پیش، دست به برگزاری جشنوارهی تئاترهای خصوصی زدهاند که سالانه در ماه جون و جولای در هامبورگ برگزار میشود. در این جشنواره هم ١٢ نمایشنامه از کشورهای آلمانیزبان در سه ژانر تراژدی معاصر، کلاسیک و کمدی؛ یعنی از هر ژانر چهار نمایشنامه انتخاب و به جشنواره دعوت میشوند و در پایان جشنواره، جایزه «مونیکا بلایب تروی» به بهترین نمایشنامهی هر ژانر اهدا میشود.
این جشنواره بعد از جشنوارهی دیدار تئاتری برلین، یکی از معتبرترین جشنوارههای آلمان است.
تئاترهای آزاد و خصوصی که خود محل اجرا و تمرین ندارند و آنها را تئاترهای آزاد آزاد مینامند، ٢١ سال پیش اقدام به برگزاری جشنوارهای خاص این نوع تئاترها کردند، محل برگزاری این جشنواره شهر هایدلبرگ آلمان است و هر ساله در ماههای اکتبر و نوامبر تدارک دیده میشود.
علاوه بر این جشنوارهها جشنوارههای متعدد دیگری در سطح استانها برگزار میشود که بعضی از آنها کاراکتر اروپایی داشته و از پرستیژ خاصی برخوردارند، جشنوارهی هنر سهگانهی منطقهی روهرر (شهرهایی که در اطراف رودخانه روهرر قرار دارند، به این نام معروفند) از این نوع هستند.
عزیزی: آیا دولت آلمان بابت حمایت از تئاتر، نظارتی بر محتوا یا فرم اجرا دارد؟ حمایتهای مالی به چه اجراهایی و بر چه اساسی صورت میگیرد؟
بهبودی: پاسخ این سوال هم کاملا منفی است همانطوری که در توضیحات مربوط به تئاترهای دولتی عرض کردم دولت هیچ نظارتی بر محتوا و نحوه اجرا نداشته و فقط پیگیر سیاستهای فرهنگی در سطح کلی است، البته به ندرت مواردی پیش آمده که کلیساها و مراجع مذهبی سعی در جلوگیری از اجرای یک نمایشنامه کردهاند که خوشبختانه هنرمندان با حمایت قانون و دولت موفق به دفع چنین سانسورهایی شده و از حق آزادی هنر دفاع کردهاند.
در یکی دو سال اخیر با فعال شدن احزاب تندروی دست راستی، گاهی سعی در محدود کردن محتوای تئاترهای دولتی و خواست آنها مبنی بر پرداختن به مسائل ناسیونالیستی شدهاست که خوشبختانه در این موارد نیز آنها موفق نبوده و وجود قوانین دموکراتیک بقا و آزادی هنر را تضمین کرده و میکند.
عزیزی: در تئاتر آلمان عموما مخاطب از چه قشری است؟ آیا میان مخاطب تئاتر خصوصی و تئاتر مورد حمایت دولت تفاوت وجود دارد؟ تفاوت قیمت بلیت این دو نوع تئاتر در چه حدودی است؟
بهبودی: مخاطبین تئاتر در آلمان بسیار متنوع هستند، ٥٠٪ تا ٧٠٪ مخاطبان را قشر متوسط و قشر متوسط مرفه تشکیل میدهند، ١٠٪ تا ٣٠٪ مخاطبان را دانشجویان تشکیل میدهند، با توجه به متغیر بودن این درصدها حدود ٥٪ تا ١٠٪ تماشاگران از قشرهای دیگر جامعهاند.
از آنجایی که تئاترهای خصوصی و غیردولتی در آلمان بسیار متنوع هستند و آثاری که در آنها ارائه میشود همهی ژانرهای تئاتر را دربر میگیرد، تفکیک مخاطبان بسیار دشوار و تقریبا غیرممکن است.
شهرهای مختلف در آلمان با توجه به متفاوت بودن شهروندان خواستهها و نیازهای هنری مختلف و متفاوتی دارند. به طور مثال شهرهایی که تعداد دانشجویان در آنها زیاد است، این خصوصیت در تدوین برنامهی تئاتری برای تئاتر آن شهر در نظر گرفته میشود. یا شهرهایی که از نظر مالی توانایی بیشتری برای تامین بودجه دارند، طبیعتا امکان برنامهریزی برای اقشار مختلف را داشته و میتوانند در جذب مخاطبان موفقتر باشند.
تا چند سال پیش دبیرستانها موظف بودند در مواد درسی به تئاتر نیز بپردازند و یکی دو نمایشنامه را در یکی از تئاترهای معتبر انتخاب و تماشا کنند و دانشآموزان موظف بودند آن نمایشنامهها را بخوانند و بعد از دیدن دربارهی آن مقاله یا نقدی بنویسند و نمرهی آن در کارنامهیشان درج میشد. اما چند سالی است که این کار داوطلبانه انجام میشود.
از طرف دیگر در آلمان تئاترهای زیادی به کار تئاتر برای کودکان و نوجوانان میپردازند، همهی تئاترهای دولتی در برنامهی سالانهی خود چندین نمایشنامه را به کودکان و نوجوانان اختصاص میدهند و یک نمایشنامهی بزرگ را برای فصل زمستان که مصادف با سال نو مسیحی است تدارک میبینند و مدارس با برنامهریزی قبلی، دانشآموزان را به دیدن این نمایش میبرند.
من در زمانی که در تئاتر دولتی اوبرهاوزن مشغول به کار بودم در نمایشهای زیادی از این سنخ بازی کردم که تعداد اجراهای آن در یک محدوده زمانی دو تا سه ماهه بین ٥٠ تا ٧٠ اجرا بود.
کودکان و نوجوانان با این سیاست فرهنگی به مرور با تئاتر آشنا شده و بعدها مخاطبان تئاتر را تشکیل میدهند.
در پاسخ به یکی از سوالهای قبلی اشارهای به قیمت بلیط تئاترها داشتهام.
قیمت این بلیطها در آلمان بسیار متنوع است، طبیعتا تئاترهای دولتی با توجه به دریافت کمک و تامین بودجه میتوانند قیمتهای مناسبتری ارائه دهند، اما مسئله دیگری که در آلمان در قیمتگذاری بلیطها نقش دارد توانایی مالی متفاوت مردم و دولتهای محلی در نقاط مختلف آلمان است. به طور مثال در شهرهای جنوبی آلمان که رونق اقتصادی بهتری از شهرهای غربی و شرقی دارند قیمت بلیطها مخصوصا در تئاترهای خصوصی بین ٢٠ تا ٣٠ درصد گرانتر است، در اینجا میتوان به طور مثال از شهرهای مونیخ، اشتوتگارت، هایدلبرگ و هامبورگ نام برد.
لازم به یادآوری است که در همهی تئاترهای دولتی و در برخی از تئاترهای خصوصی افراد کمدرآمد که زیر پوشش دولت هستند و همهی دانشجویان و دانشآموزان از تخفیف ویژه برای تهیه بلیط برخوردارند و بین ٥٠ تا ٣٠ درصد بهای بلیط به آنها تخفیف داده میشود.
" مثال یکی از تغییرات بنیادی که در این سیاستگذاری کلان لازم است، برنامهریزی نوین برای آموزش تئاتر در ایران است."
عزیزی: شما به مدت ۸ سال ریاست سندیکای تئاتر اوبرهاوزن را به عهده دارید. وظیفهی این سندیکا چیست؟ چه قدرتهای اجرایی یا حقوقی دارد و با چه نهادهای دولتی همکاری میکند؟
بهبودی: اجازه بدهید در اینجا یک سوتفاهم را توضیح بدهم، من رئیس این سندیکا در تئاتر اوبرهاوزن نیستم، بلکه از طرف اعضای این سندیکا به مدت ٨ سال در این تئاتر به عنوان مدیر و نمایندهی آنها انتخاب شدم و در این مدت از طرف آنها و بقیهی کارکنان تئاتر طرف صحبت مدیریت تئاتر بوده و در جلسات استانی و سراسری کشوری شرکت میکردم و در تدوین قوانین جدید نقش داشتم.
سندیکای همکاران صحنهای تئاتر در آلمان (GDBA)در سال ١٨٧١ تشکیل و محافظ همهی حقوق تمام کسانی است که در عرصههای مختلف تئاتر مشغول به کار هستند، این عرصهها شامل تئاتر، رقص، اپرا، باله، ارکستر، دوبله و تکنیک میشود.
تمام قوانین مربوط به این مشاغل توسط این سندیکا و سندیکای کارفرمایان تئاتر( تاسیس ١٨٤٦) تدوین، تصویب و لازمالاجراست و دادگاههای خاص به موارد اختلاف رسیدگی کرده و حکم صادر میکنند.
مواردی که توسط این دو سندیکا بحث شده و سرانجام قانونی میشوند عبارتند از :
قراردادهای کاری که در آنها سطح حقوق و شرایط کار از قبیل ساعات و حجم کار و استراحتهای لازم روزانه، هفتگی و ماهانه و بالاخره تعطیلات سالانه تعریف شده و لازمالاجراست.
این دو سندیکا در دیدارهای سالانه یا دوسال یکبار دربارهی سطح حقوق و توازن آن با در نظر گرفتن درصد تورم و رشد اقتصادی و درآمد ناخالص ملی و مسائل موجود دیگر صحبت میکنند و توافقهای آنها بصورت قانون به دولت و تئاترها ابلاغ میشود.
قوانین و مصوبات این سندیکاها مختص اعضای سندیکا نیست و همهی کسانی که در شغلهای صحنهای مشغول به کارند تحت پوشش این سندیکا هستند.
اعضای سندیکا توسط نمایندگان خود در سیاستگذاریهای سندیکا و از آن طریق سیاستهای فرهنگی کل کشور نقش فعالی دارند.
حق عضویت اعضا ١٪ حقوق ماهانه است و برای کسانی که در تئاترهای دولتی کار میکنند مستقیما از حقوق ماهانه کسر و به حساب سندیکا واریز میشود، بقیهی اعضا یعنی کسانی که به طور آزاد کار میکنند سطح حقوق خود را اعلام و بر اساس آن حق عضویت خود را پرداخت میکنند، اعضای بیکار برای تداوم عضویتشان مبلغ ناچیزی را (٧ یورو) به عنوان حداقل حق عضویت پرداخت میکنند.
چنانچه عضوی نیاز به مشاوره حقوقی داشته باشد و یا حتی برای حل اختلاف نیاز به رجوع به دادگاه داشته باشد وکلای سندیکا بدون دریافت هزینه این خدمات را به او ارائه میکنند.
سندیکای تئاتر همچنین اقدام به تاسیس صندوق بازنشستگی کرده که این صندوق علاوه بر صندوق بازنشستگی دولتی از اعضا در هنگام بازنشستگی حمایت میکند.
سندیکای تئاتر آلمان ارتباط گستردهای با سندیکاهای جهان مخصوصا کشورهای اروپایی دارد و عضو سندیکای جهانی است.[۴]
عزیزی: شما به عنوان یک کارگردان کدام یک را انتخاب میکنید؟ کارگردانی اجرایی با حمایت دولتی یا با سرمایههای خصوصی؟ چرا؟
بهبودی: به این سوال نمیشود به طور کلی پاسخ گفت و من باز میخواهم قدری در این مورد توضیح بدهم.
انتخاب یک تئاتر برای کارگردانی یک نمایشنامه در آلمان بسیار پیچیده است، چون این تئاترها هستند که کارگردانها را انتخاب میکنند و نه کارگردانها، البته در این مورد هم استثناهایی وجود دارد، شاید به جرأت بتوان گفت که تعداد انگشت شماری کارگردان (حدود ١٠ نفر) در کشورهای آلمانیزبان وجود دارند که میتوانند بنا به اعتباری که در حال حاضر دارند تئاتری را که میخواهند در آنجا نمایشی را کارگردانی کنند، انتخاب کنند.
معمولا پیدا کردن شانس کارگردانی در تئاترهای دولتی مشکلتر است. چون تئاترهای دولتی از امکانات مالی و انسانی بیشتری برخوردار بوده و این ارجحیت شامل تعداد معدودی تئاتر خصوصی یا غیردولتی هم میشود که آنها هم میتوانند از نظر امکانات با تئاترهای دولتی رقابت کنند.
من در طول بیش از ١٧ سالی که در تئاتر دولتی اوبرهاوزن مشغول به کار بودم ٧ نمایش و پروژههای مختلف از جمله شب شعر، بحثهای فرهنگی و سیاسی را تدارک و کارگردانی کردم. البته ممکن است این تعداد برای مدت ١٧ سال کم به نظر بیاید، ولی من هم زمان هنرپیشه بودهام و در این زمان در بیش از ١٠٠ نمایش نقش ایفا کردهام. برنامهریزی در تئاترهای دولتی و تئاترهای خصوصی معتبر در آلمان خیلی بلندمدت است. به طور مثال من در حال تدارک مقدمات کارگردانی نمایشی هستم، که از تاریخ ٢٣ آوریل ٢٠٢٠ در یکی از تئاترهای معتبر آلمان به روی صحنه خواهد رفت.
عزیزی: با شناختی که از تئاتر ایران دارید، اگر مسئولیت اجرایی (از لحاظ سیاستگذاری کلان) در تئاتر ایران به عهده داشتید اولویت شما برای بهبود شرایط تئاتر کشور چه بود؟
بهبودی: تئاتر ایران مملو از نیروهای با استعداد و علاقمند و کاریست. این نیروها فقط میتوانند در بستر یک برنامهریزی زیر بنایی (سیاستگذاری کلان) شکوفا شوند و حداکثر بازدهی خود را داشته باشند. یک ضربالمثل آلمانی میگوید آدم نباید دوباره چرخ را اختراع بکند، بدین معنی که چرخ قرنها پیش اختراع شده و همه میتوانند از مزایای آن استفاده کنند.
حال میشود گفت که این سیاستگذاری کلان در کشورهای پیشرفتهای چون آلمان سالهاست که تدوین و تجربه شدهاست و میشود با بهرهوری از آن و تطبیق مسائل ملی و بومی و فرهنگی ایران، بستر راه پیشرفت تئاتر ایران را فراهم کرد.
من در طی سالهای متمادی نشستهایی با مسئولان تئاتری پیشین در ایران داشته و طرحهایی را برای تدوین این سیاستگذاری کلان تقدیم کردهام که متاسفانه به خاطر عدم ثبات و تداوم مدیریت تئاتر در ایران و مسائل سیاسی، هیچگاه این ایدهها جنبهی عملی پیدا نکردهاند.
برای مثال یکی از تغییرات بنیادی که در این سیاستگذاری کلان لازم است، برنامهریزی نوین برای آموزش تئاتر در ایران است.
آبان ۱۳۹۷